« تاکید مقام معظم رهبری از نفوذ دشمن | آیا خداوند شادی کنندگان را دوست ندارد؟ » |
نقش این عوامل، در پیشرفت انسان
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 28ام فروردین, 1395
بسم الله الرحمن الرحیم
طبق آموزه های اسلام، توفیقات انسانها همه از جانب خدای متعال است. البته سعی و تلاش انسان هم بی دخیل نبوده و خیلی سازنده است، به قول آن ضرب المثل ” از تو حرکت، از خدا برکت"، خداوند شرایط را پیش پای انسان می گذارد ولی انسان است که با مدیریت شرایط، زندگی خود را باید به پیش ببرد.
سه خصلت مورد نیاز
امام جواد (علیه السلام) سه ویژگی مورد نیاز مومن را اینگونه بیان می کند: «الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ؛[۱]
مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق از طرف خداوند متعال، واعظی از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت كسی كه او را نصیحت نماید»
حال به حول و قوه ی الهی، این خصلتهای سه گانه را به ترتیب بحث می کنیم.
۱ــ توفیق من الله
در سوره ی نحل می حوانیم: «وَ ما بِکُم مِن نِعمَةٍ فَمِنَ اللهِ؛[نحل/۵۳]و شما ای بندگان هر چه نعمت دارید همه از خداست». این نعمتهای الهی هم می تواند مادی باشد و هم معنوی
قدر دانستن نعمتها و شاکر بودن نسبت به نعمتها، باعث استفاده درست و بهینه از نعمتها (ظرفیتها و استعدادها) می شود. شاکر بودن نسبت به نعمتها فقط زبانی نیست و باید در عمل هم این شاکر بودن، اثر خود را نشان دهد.«اَنَ اللهَ لَم یَکُ مُغَیِراً نَعمهٌ اَنعَمَها عَلی قَومٍ حَتی یُغَیِرُوا ما بِاَنفُسِهِم[انفال/۵۳]همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خودشان آن را تغییر دهند».
این یک سنت الهیست که هر کسی، هر گروهی، هر کشوری، از شرایط موجود استفاده کند و در پی بالفعل نمودن استعدادهایش باشد؛ بی تردید در این مسیر خود موفق می شود، البته این که با بودن شرایط مساعد، انسان به رشد و بالندگی برسد؛ یک تفضل از طرف خداوند است، چه بسا یکی با بودن شرایط مساعد، هر چه تلاش کند به نتیجه مطلوب نرسد، که ما این را تقدیر می نامیم.
در این میان کسانی که به داشته های بالقوه و بالفعل خود مغرور شوند وبه دیگران فخر فروشی کنند؛ انسانهای ” سوء استفاده کننده از موقعیت خود هستند". «اِنَ الَذینَ کَفَرُوا لَن تُغنی اَموالُهُم وَ لا اَولادُهُم مِنَ اللهِ شَیئا؛[آل عمران/۱۰] بی تردید کسانی که کفر پیشه هستند؛ اموال و اولادشان، آنها را از عذاب خدا نجات نمی دهد»
واژه ” کفروا ” در این آیه شریفه، جدای از شان نزول، مطلق است و تمام کسانی را که به داشته هایشان پز می دهند و دل دیگران را می سوزانند؛ در بر می گیرد. آری مصداق کامل این ” کفروا ” امروزه استکبار جهانی و دنیای غرب است، دنیایی که اخلاق و انسانیت و معنویت را به مسلخ برده است. «وَ لا یَحسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا اِنَما نُملی لَهُم خَیرٍ لِاَنفُسِهِم اَنَما نُملی لَهُم لِیَزدادِو اِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهین؛[آل عمران/۱۷۸]و آنهایی که در مسیر کفرند، فکر نکنند اگر به آنها مهلت می دهیم برایشان خیر است، بلکه به آنها مهلت می دهیم که بر گناه خود (با غرور و فخرفروشی به مردم جهان) بیفزایند، و در آخرت عذاب خوارکننده ای دارند»
ما مسلمین خود را دست کم گرفته ایم وگرنه آیا آنها مثل کشورهای مسلمان، نفت و یا مواد معدنی و … دارند، آنها با سیاستهای استکباری و غیرانسانی خود، ما را درگیر هم می نمایند تا داشته هایمان را صرف جنگ و درگیری کنیم و فرصت پیشرفت نداشته باشیم، در این جنگ سوریه و عراق، نفت این دو کشور و آثار باستانیشان، مورد هجمه های شدید قرارگرفت تا فرصت پیشرفت را بوسیله ی مزدورانشان از ما بگیرند.
۲ ــ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ
هیچ انسانی تا خودش نخواهد و از درون بر خود نهیب نزند، هیچ کسی نمی تواند او را تغییر دهد و اگر هم تغییر کند کمترین ارزش را دارد و شاید هم ارزش معکوس داشته باشد.
آیه ۵۳ انفال هم همین را به بیان دیگری می فرمود که تا انسان حاکم بر سرنوشت خودش نشود؛ سرنوشت او تغییر نمی کند، به تعبیر بهتر: باید خودش، خودش را نصیحت نماید که حرکت کن و به پیش برو
در مورد کشور خودمان یک مثال بزنیم، ما چقدر در مورد نتیجه بخش بودن برداشتن تحریمها سخن گفتیم و …، اما نتیجه آن است که می بینیم، و تازه اگر هم تمام تحریمها برداشته شود؛ باز هم تا خودمان نجنبیم و اقتصاد را مدیریت نکنیم (تکیه بر توان داخلی کشور، نه بر واردات کالاهای مورد نیاز از کشورهای تحریم کننده) نتیجه قابلی نخواهیم گرفت. اگر ما نصیحت رهبر انقلاب ــ که نصیحت خودمان به خودمان است ــ را جامعه ی عمل نپوشانیم؛ در علاج مشکلات اقتصادی کشور، با مشکل مواجه خواهیم شد.
۳ـــ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ
انسانهای عاقل، نصیحت خیرخواهانه ی دیگران را پذیرفته و از کنار آن، بی تامل و اندیشه رد نمی شوند، در آن دنیا خیلی از جهنمیها می گویند: اگر به حرف خدا و پیامبر و کتابهای دینی، گوش فرا می دادیم و یا تاملی می داشتیم؛ امروز کارمان به ناکجا آباد نمی کشید. «وَ قالوُا لَو کُنا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ ما کُنا فی اَصحبِ السَعیر؛[ملک/۱۰]اگر ما حرف حساب خدا و پیامبر را می شنیدیم و یا عقل خود را بکار می گرفتیم؛ حالا جزاصحاب جهنم نبودیم»
واژه ” نسمع ” در این آیه، اشاره به نصیحت پذیری از جانب دیگران، و ” نعقل ” اشاره به نصیحت انسان بوسیله ی خودش دارد (واعِظ مِنْ نَفْسِهِ)
سخن آخر
از منظر امام جواد (علیه السلام) مومن به توفیق خداوند و نصیحت دیگران و فکر و اندیشه خود ــ که همان نصیحت خودش به خودش است ــ نیاز دارد. خدا انسان را توفیق می دهد تا زمینه ی رشد خود و دیگران را فراهم کند، ولی اگر این توفیق را در جهت کفران او بکار گیرد، یا در این دنیا ، توفیقاتش را می گیرد یا این توفیقات ظاهری را عاملی برای عذاب او در آخرت قرار می دهد.
پی نوشتها
۱ــ بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۶۵، ح
فرم در حال بارگذاری ...