موضوع: "معصومین"

آثار تسبیحات حضرت زهرا (س) 

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام مهر, 1396

?✨جلوگیری از تیره بختی 

◆ امام‌صادق علیه السلام به من فرمود: ای ابو‌هارون،‌ ما کودکان خود را همان‌گونه که به نماز فرمان می‌دهیم،‌به تسبیح حضرت زهرا(س) نیز امر می‌کنیم. پس بر این ذکر مداومت کن؛ زیرا هر بنده‌ای بر آن مداومت کند، تیره بخت نمی‌شود.

?✨خشنودی خداوند، دوری کردن شیطان

◆ امام باقرعلیه السلام فرمود: ‌هرکس تسبیح حضرت زهرا را بگوید،‌سپس طلب آمرزش کند، آمرزیده خواهد شد. این تسبیح به زبان یک‌صد مرتبه است، ولی در میزان عمل یک هزار تسبیح به حساب می‌آید و شیطان را دور و خداوند رحمان را خوشنود می‌سازد.»

?✨آمرزش گناهان 

◆ امام صادق علیه السلام نیز به فضیلت تسبیح بعداز نمازهای واجب چنین اشاره کرد:‌ « مَن سَبَحَ تَسبِیحَ فَاطِمَةَ ع قَبلَ أَن یَثنِیَ رِجلَیهِ مِن صَلَاتِهِ الفَرِیضَةِ غَفَرَ اللَهُ لَهُ ، هرکس بعداز نماز واجب تسبیحات حضرت زهرا(س) را بجا آورد قبل از اینکه پای راست را از بالای پای چپ بردارد، جمیع گناهانش آمرزیده می‌شود»

و در حدیثی دیگر فرمود: « مَن سَبَحَ تَسبِیحَ فَاطِمَةَ ع فَقَد ذَکَرَ اللَهَ الذِکرَ الکَثِیر ، کسی که تسبیح فاطمه زهرا(س) را بگوید خدا را به ذکر کثیر یاد کرده است.»

❤️ بعد از هر نماز ❤️

« اَللهُ اَکْبَر » 34 بار

« اَلْحَمْدُلِلّٰه » 33 بار

« سُبْحٰانَ الله » 33 بار

?‍ منبع: خ

کافی ج 3 ص 343

معانی الاخبار ص 193

چرا امام حسین(علیه السلام) در کربلا دعا نکردند تا باران ببارد؟

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 17ام مهر, 1396

طبق روایات شیعه، دعای حضرت نه تنها در مورد باران باریدن مستجاب می گردید؛ بلکه اگر حضرت برای پیروزی ونصرت خویش نیز دعا می کردند،قطعا مستجاب می شد …

اما:

حضرت می خواست در کربلا برای همه مسلمانان ، تسلیم در برابر ارائه حق را به نمایش گذارد و درس عملی تسلیم در برابر مشیت الهی را تا ابد به مردم بیاموزد.

#بنای حضرت بر این بود که در ماجرای عاشورا اسباب غیر عادی و معجزه را به کار نگرفته تا این خود نیز درس دیگری برای مسلمانان شود،

# تا وظیفه آنانی را که قادر به استفاده از اسباب غیرعادی و معجزه نیستند، در برابر ظلم وستم مشخص کند که تحت هیچ شرایطی نباید در برابر ظالم سکوت و ابراز عجز نمود.

# طبق روایات، حضرت در ماجرای عاشورا، درخواست فرشتگان و جنیان را برای یاری رد نموده و روی عهدی که با خداوند بسته بودند(که این بلاها را در راه خدا و رضای خدا تحمل کنند)باقی ماندند.

حتی با اینکه خداوند در ضمن روز عاشورا به امام علیه السلام اجازه حق انتخاب داده بود که بتواند پیروزی را انتخاب کند، ولی حضرت بر عهد خویش با خداوند استوار ماند و خود و خاندانش را فدای خدا و اسلام نمود…

?این خود سبب نهایت مظلومیت برای حضرت شده و به همین جهت خبر شهادت آن حضرت در آن زمان که وسائل اخباری محدود بود، به سرعت پخش گردید 

و خداوند در ازای جانبازی و فداکاری سیدالشهدا نام او را در تاریخ جاودانه و بلند کرد و به او امتیازات ویژه ای بخشید….

هشت خاصیت تربت امام حسین علیه السلام

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 17ام مهر, 1396

️1- امام صادق علیه السلام مى فرماید:

سجده کردن بر تربت امام حسین علیه السلام هفت حجاب را از (منع قبولى آن) نماز بر مى دارد.

️2- ذکر با تسبیح تربت سیّدالشّهدا براى هر ذکر چهل حسنه در نامه اعمال مى نویسند، و حتّى بدون ذکر، تسبیح را در دست چرخاندن هر یک بیست حسنه دارد.

️3 - هر گاه کام نوزاد را با تربت سیّد الشّهداء باز کنند مانند اکسیرى که مس ‍ را به طلا مبدل میسازد و وجود نوزاد را از هر پلیدى دور نموده و محبّت اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله را در دل او مى کارد.

️4 - بر لحد یعنى قبر هر میّتى که تربت کربلا باشد از عذاب قبر رهانیده میشود.

️5 - تربت کربلا بر هر درد بى درمانى شفا بخش مى باشد کما اینکه بسیار تجربه شده است و در کتب مختلف ذکر گردیده است .

️6 - خاک مقتل حسین بن على علیه السلام حصن ، یعنى حصار مى باشد از هر آفات و هر گزندى ، و هر کس آن را با خود حمل نماید، محفوظ خواهد ماند.

️7- آرام بخش تلاطم موّاج دریاهاست یعنى هرگاه دریا به تلاطم آید، و چاره از همه جا قطع گردد،کمى تربت کربلا بر آن بپاشند دریا آرام میگیرد.

8 - تربت مظلوم کربلا تحفه حوریان بهشت است آن گاه که در روز قیامت ماه و خورشیدى نیست تا نور افشانى کند و ظلمات محشر همه جا را فرا مى گیرد،

# به دستور خداوند خاک کربلا که تربت سیّدالشّهداء علیه السلام مى باشد برداشته شده و در بالاى بهشت قرار داده مى شود

#و نور عظیمى از تربت آن حضرت همه جا را روشن مى کند و همه دیدگان را خیره مى سازد کما اینکه خورشید چشم انسان را مى زند و کسى نمى تواند مستقیم به آن نگاه کند…

کشکول النور ج 1 ص 186/

سفینة النّجاة ص 72 - بحار الانوار ج 10

اعمال روز عاشورا

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 9ام مهر, 1396

1ـ شایسته است شیعیان در این روز دست از کسب و کار بکشند و نیازهاى خانه را امروز تهیّه و ذخیره نکنند و به عزادارى و نوحه سرایى بپردازند و همچون کسانى که عزیزترین افراد خویش را از دست داده اند، غم زده و اندوهگین باشند.

امام على بن موسى الرّضا(علیه السلام) فرمود: هر کس در روز عاشورا، دست از تلاش براى دنیا بردارد، خداوند حاجت هاى دنیوى و اخروى او را برآورده مى سازد، و هر کس که روز عاشورا، روز اندوه و غم و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را روز سرور و شادى او قرار دهد و در بهشت با دیدار ما، چشمش روشن مى شود، و هر کس که روز عاشورا را براى خود روز برکت بداند و در آن روز براى منزل خویش اموالى را ذخیره سازد، آن اموال براى او برکتى نخواهد داشت.(البته کسانى که با مسائل بسیار ضرورى مردم سر و کار دارند مانند اطباى کشیک و امثال آنها از این امر مستثنا هستند)

همچنین در این روز از لعن و بیزارى جستن از قاتلان آن حضرت غافل نشوند و بر این امر تأکید کنند.

2ـ امام باقر(علیه السلام) فرمود: شیعیان در این روز به یکدیگر تسلیت بگویند و چه بهتر که با این جمله ها باشد:

عَظَّمَ اللّهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ، وَ جَعَلَنا وَ إِیّاکُمْ مِنَ الطّالِبِینَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِیِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ آلِ مُحَمَّد عَلَیْهِمُ السَّلامُ.

بزرگ گرداند خدا پاداش ما را در سوگواریمان بر حسین(ع) و قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیش امام مهدى از خاندان محمّد(ع).

3ـ مرحوم «ابن قولویه»(رحمه الله) مطابق روایتى مى گوید: کسى که در روز عاشورا کنار قبر امام حسین(علیه السلام) باشد و زائران را (کمک کند و) آب دهد، مانند کسى است که لشکر آن حضرت را سیراب کرده باشد و گویا با آن حضرت در کربلا حاضر بوده است.

4ـ هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت کند و بگوید: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام).

5ـ خواندن هزار مرتبه سوره «توحید» در این روز فضیلت فراوانى دارد.

امام صادق(علیه السلام) فرموده است: هر کس در روز عاشورا هزار مرتبه سوره «توحید» را بخواند، خداوندِ رحمان به وى نظر (رحمت) افکند و هر کس را که خداوندِ رحمان (با دیده رحمت) نظر کند، وى را مجازات نخواهد کرد.

6ـ در روز عاشورا شایسته است که از خوردن و آشامیدن - بدون قصد روزه - خوددارى نمایند تا این که وقت عصر فرا رسد و از غذا و آب مختصرى (که مصیبت زدگان استفاده مى کنند)، تناول نمایند.

مرحوم «علاّمه مجلسى» در کتاب «زاد المعاد» گفته است که بهتر است روز نهم و دهم ماه محرّم را روزه نگیرند، زیرا بنى امیّه این دو روز را براى برکت و شکر بر قتل امام حسین(علیه السلام) (به عنوان ظاهرسازى) روزه مى گرفتند; از طریق اهل بیت(علیهم السلام) احادیث فراوانى در مذمّت روزه این دو روز، مخصوصاً روزه روز عاشورا نقل شده است.

همچنین در این روز، از مزاح و خنده و دیگر سرگرمى هاى مسرّت بخش دنیوى خوددارى نمایند.

7ـ سزاوار است هنگام غروب روز عاشورا، به یاد مصائب فرزندان و اطفال و زنان حرم امام حسین(علیه السلام) باشند، زیرا آن هنگام از سخت ترین لحظات حرم آل پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود. دشمنان سرمست از باده پیروزى، و اجساد شهیدان روى خاک کربلا، و زنان و کودکان نالان و گریان و پریشان بودند; در همان زمان دستور غارت و آتش زدن خیمه ها صادر شد. اطفال یتیم، زنان بى سرپرست و کودکان تشنه، هر کدام به سویى مى دویدند و در آن میان، زینب و زین العابدین و امّ کلثوم(علیهم السلام) پناهگاه این مصیبت دیدگان بودند و همه غم ها را به دل و جان مى خریدند و همه دشوارى ها را بر خویش هموار مى ساختند، تا دیگران را آرام کنند.

در آن غروب، مصائبى بر خاندان رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) رفت که قابل تصوّر نیست و اندوهى بر آنان فرود آمد که قابل بیان کردن نمى باشد; مصائبى که اشک ها را از دیده ها سرازیر مى سازد و اعماق روح و جان را آزار مى دهد.

8ـ سزاوار است عاشقان و علاقه مندان مکتب سالار شهیدان امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا برخیزند و بر رسول خدا و علىّ مرتضى و فاطمه زهرا و حسن مجتبى و سایر امامان از ذریّه آن حضرت(علیهم السلام) سلام کنند و آنان را در این مصیبت هاى بزرگ، با دلى سوزان و اشکى روان تسلیت گویند و زیارت وارث را بخوانند

چرا زینب جز زیبایی ندید؟ 

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 7ام مهر, 1396

? چون وقت جان دادن اهل تو رسد ، خدای ـ تبارک و تعالی ـ قبض ارواح آنان را با دست خود ، به عهده می گیرد. از آسمان هفتم ، فرشتگانی سوی زمین می فرستد. همراه ایشان ظرفهایی از یاقوت و زمرّد است. این جامها از آب حیات پر است. با خود ، عطر و جامه بهشتی دارند. تن آنان را با آن آب می شویند و بر آن تن ها ، جامگاه بهشتی می پوشانند. ایشان را با عطر بهشتی حنوط می کنند. ملائکه ، گروه گروه بر ایشان صلوات می فرستند. سپس خدا از میان امت تو ، قومی را بر می گزیند که کفار ، ایشان را نمی شناسند. اینان در آن خون ها ، نه با قول نه با فعل و نه با نیت ، شرکت نداشته اند. این قوم ، جسم آن کشته گان را می پوشانند. برای قبر سیّد شهیدان ، در آن سرزمین پرچمی بر پا می دارند. پرچمی که برای اهل حقّ ، عَلَم ، و برای مومنین ، سبب فوز است. از هر آسمان ، صد هزار فرشته ، هر روز و شب آن قبر را در بر می گیرند و بر آن صلوات می فرستند . نزدش تسبیح خدا می گذارند و از خدا ، برای زائرانش طلب مغفرت می کنند. هر کس از امّت تو به قصد نزدیکی به خدا و تو ، به زیارت آن قبر بیاید اسمش را می نویسند؛ هم چنین اسم پدران و خاندان و سرزمین آنان را. بر چهره آنها ، از نور عرش الهی مُهر می زنند؛ این زائر قبر بهترین شهیدان و فرزند بهترین پیامبران است. پس چون قیامت رسد ، در اثر آن مُهر در چهره اینان نوری می درخشد که چشمها را می پوشاند. آن نور ، دلالت بر ایشان دارد و به آن واسطه شناخته می شوند. 

ای محمّد! گویا تو را می بینم؛ آن وقتی که میان من و میکائیل قرار گرفته ای و علی ، پیش روی ماست. همراه ما ، بی شمار از ملائکه الهی است. در آن هنگام ، ما از نور مُهر ، و از چهره آنها در میان خلایق بر می داریم ؛ تا بدین واسطه ، خدا آنان را از هول و شدائد آن روز نجات دهد. ای محمّد! آن ، حکم  خدا و عطای اوست؛ برای هر که قبر تو ، یا برادرت ، یا دو سبط تو را زیارت کند. و از این زیارت ، غیر خدا ـ عزّ و جلّ ـ را اراده نکند.

به زودی ، مردمانی که مستحقّ لعن و غضب خدایند ، کوشش بسیار می کنند که نشانه این قبر را محو ، و اثرش را نابود کنند. خدا برای ایشان و برای این کار ، راهی نمی گذارد. سپس رسول خدا فرمود: اینها بود که مرا به گریه و حزن واداشت!

زینب ـ سلام الله علیها ـ فرمود: وقتی ابن ملجم ـ لعنه الله ـ بر پدرم ـ علیه السلام ـ ضربت فرود آورد ، و اثر مرگ را از او دیدم ، گفتم: پدر جان! امّ ایمن برایم اینگونه حدیث نموده. دوست دارم آن را از تو بشنوم. فرمود: دخترم! حدیث  همان بود که امّ ایمن گفت. گویا می بینم آن روز که تو و زنان خویشانت را در حال اسیری و ذلّت و خشوع ، بر این سرزمین وارد می سازند. در آن حال ، خوف این دارید که مردم ، هر لحظه شما را بربایند! پس صبر کن! که قسم به کسی که دانه را شکافت و جاندار را نفس داد ، آن روز برای خدا بر زمین ، غیر از شما و دوستان و شیعیانتان ، ولیّ ای نیست!

وقتی رسول خدا این خبر را به ما می داد ، این را فرمود: ابلیس ، در آن روز با شادمانی پرواز می کند. بر همه زمین می گردد و به میان شیاطین و جنّیان خویش می رود. به آنها می گوید: ای شیاطین! به آنچه که از فرزندان آدم می خواستیم ، رسیدیم. در هلاکت آنها ، به غایت رسیدیم . در میان فرزندان آدم ، بدی را به ارث نهادیم ؛ مگر این جماعتی که از این خاندان بازمانده اند. پس میان مردم ، درباره اینان تشکیک کنید و همگان را به دشمنی اینان وادارید! مردم را به دشمنی اینان و دوستانشان بشورانید! تا گمراهی و کفر خلق ، مستحکم شود و هیچیک از آنان نجات نیابد! پس ابلیس گمانش را درباره آنان به راستی آورد؛ در حالی که رو به راستی نداشت.

دخترم! ماجرا این است که با دشمنی شما ، عمل صالح سودی ندارد. و با محبت و ولایت شما ، گناهان ـ غیر کبیره ـ ضرری نمی رساند.

زائده می گوید: وقتی امام سجّاد ـ علیه السلام ـ این را بر من روایت نمود ، فرمود: آن را خوب بگیر! که اگر برای طلب این حدیث ، یک سال پهلوی شتران را می گرفتی ، باز هم کم بود!» 

? کامل الزیارات ، ص 260 – 266 ؛ 

بحارالأنوار ، ج 28 ، ص 56 - 61

هل من ناصر ینصرنی

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 6ام مهر, 1396

کوفيان، حجت را بر حسين تمام کردند که تن به سفر داد. حسين که قصد جنگ نداشت؛ که اگر داشت، با طفل شش ماهه و دخترک سه ساله و اهل و عيال، راهی نمی‌شد.

کوفيان که مدعی نصرت حسین بودند، حسين را به قتلگاه کشاندند، عهد و پيمان خود را زير پا نهادند و حسين را تنها گذاردند.

حسين نصرت طلبيد.

آیا فریادرسی نیست که به خاطر خدا ما را یاری دهد؟ آیا کسی نیست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟

کر شدند و صداي خدا را نشنيدند. کور شدند و پسر رسول‌شان را نديدند. 

هر هفتاد و دو يارِ حسين را کشتند. نه! هفتاد و دو بار، حسين را کشتند.

شمشيرهاشان را در جنگ با خدا از رو بسته بودند. همه‌ی برگزیدگان و جانشينانش را کشتند

يکی را زهر نوشاندند. يکي را پهلو شکستند. ديگری را فرق شکافتند. آن يکی را حلقوم بريدند همه را کشتند تا زمين از خدا و هدایتگرانش خالی شود

غضب خدا برانگيخته شد و آخرين حجت خود را از چشم نامردمان، پنهان ساخت

به آنان که از فراق دردانه‌ی خلقت، اندوهگین گشته بودند، بشارت داده شد که اگر در طلب منجی همدل شوند، خداوند رحمان و رحیم، امر ایشان را به سامان خواهد رساند

هزار سال است که آخرين حجت خدا چشم انتظار خواست مشتاقانش است. 

شايد روزی از درگاه الهی، يکدل و يکصدا ظهورش را طلب کنند و او را از اين غربت و غيبت به در آورند

خواهر یا برادر

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 5ام مهر, 1396

​?قضاياي روز عاشورا نشان مي‏ دهد كه حضرت زينب عليهاالسلام كارهايي را كه مي‌كردند بخشي از آن مال جريان خواهري و برادري بود اما غالبا مال اين جنبه بود كه حضرت سيدالشهداء امامشان است.

?یا هر باری که حضرت اباعبداللّه‏ عليه‏ السلام «هل من ناصر ینصرنی» مي‏ گفتند حضرت زينب مي‏ آمدند و لبیکی می گفتند. 

گاهي سوال مي‏شد که چرا شما لبیک می گویید؟! 

?مي‏ گفتند: ایشان امام من است و يك نفر بايد به درخواست ایشان جواب مثبت بدهد و گرنه عذاب خدا نازل مي‏ شود. 

?مكرّر مخصوصا بعد از ظهر عاشورا حضرت زينب عليها السلام اسب و نيزه را براي حضرت سيدالشهداء آماده مي ‏كردند و يك تعبيري به اين مضمون داشتند که: 

«ما اشقي قلبي! أي أختٍ؟» 

یعنی چه قلب سختی دارم من و چه خواهری هستم من که براي برادرش مركب مرگ را آماده مي‏ كند؛ ولي گويا مجبور بودند این کار را بکنند چون که حضرت امامشان است و ايشان این تقاضا را كرده و لذا نباید بي جواب بماند.  

?يعني نگاه حضرت زینب به امام حسین علیه السلام ، بيشتر نگاه امام واجب الاطاعه ‏اي بود تا قضاياي ديگر و اين خيلي قابل توجه است.

‌ ‌

عاقبت سیاه پوشیدن برای آقا امام حسین علیه السلام

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 5ام مهر, 1396

یکی از نمایندگان حضرت آیت الله ابوالقاسم خوئی رحمت الله علیه می‌گوید:

یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم ودر آن گرمای شدید ایشان را درحالی دیدم که از سرتاپایشان سیاه پوش بود، حتی جوراب های ایشان نیز سیاه بود.

من درحالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم: 

فکرنمیکنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا، ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟؟!

ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هر چه دارم از سیاه پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه السلام دارم.

پرسیدم: چطور؟

فرمود:بنشین تا برایت تعریف کنم:

پدر من مرحوم حاج سیدعلی اکبر خوئی از وعاظ و منبری های معروف زمان خود بود.همسرش که مادر من باشد هرچه از ایشان باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری بچه اش سقط میشد و خلاصه بچه دار نمیشدند.

روزی پس از آنکه پدرم از منبر پائین می آید، زنی به او میگوید آسیدعلی اکبر شما که به ما سفارش میکنید چرا خودتان متوسل نمیشوید تا بچه دار شوید؟

پدرم این حرف را به مادرم بازگو میکند،

مادرم می‌گوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه السلام نمی‌کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه دار شویم؟

پدرم میگوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم؟

مادرم در جواب می‌گوید حتما لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم،

اصلا شما نذر کن که امسال تمام 2 ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید.

در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه پوش شد.در همان سال هم مادرم باردار میشود و 7ماه نیز از بارداری اش میگذرد و بچه اش سقط نمی‌شود.

یک شبی یکی از طلبه ها که از شاگردان پدرم بوده در آخرشب درب منزل ایشان می آید.

وقتی پدرم درب را باز می‌کند پس از سلام و احوال پرسی عرض می‌کند که من یک سوال دارم.

پدرم می‌گوید بپرس.

طلبه می‌پرسد آیا همسرشما باردار است؟

ایشان با تعجب می‌گوید بله،تو از کجا می‌دانی؟

ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن میکند و می‌گوید: آسیدعلی اکبر من الان خواب بودم، در خواب وجود مبارک پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) را زیارت کردم.

حضرت فرمودند: برو و به آسیدعلی اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و 2 ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی 

این بچه ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ میکنیم و او سالم میماند و ما او را بزرگ میکنیم و او را فقیه و عالم در دین میگردانیم و به او شهرت میدهیم.

و او را به نام من “ابوالقاسم” نام بگذار…

حالا فهمیدی که من هرچه دارم از سیاه پوشی سرتاپایی دارم؟…..

صلی الله علیک یا اباعبدالله

دنیای اسلام مدیون امام حسین(علیه السلام)است

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 2ام مهر, 1396

?امروز تمام ادیان، شیعه و سنی مدیون امام حسین علیه السلام هستند چون ابا عبدالله نفرمود اگر من با یزید بیعت کنم غدیر از بین می رود، ولایت پدرم یا مسئله ی تشیع از بین می رود بلکه فرمودند: فاتحه ی اسلام خوانده است یعنی اگر من دست بیعت با یزید بدهم نماز و اذان از بین می رود، توحید از بین می رود.

لذا امروز دنیای اسلام و صاحبان ادیان مدیون امام حسین علیه السلام هستند نه فقط شیعه. لذا ماه محرم را همه ی مسلمانان باید عزاداری کنند نه فقط شیعه، اگر حکومت یزید استمرار پیدا می کرد و امام حسین علیه السلام بیعت را می پذیرفتند توحید از بین می رفت.

بخشی از سخنرانی حجت الاسلام رفیعی 

•┈••✿?✿••┈•

 

پنج دستور امام رضا(ع) براي سلوک عاشورایی

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 2ام مهر, 1396

روايتي از امام رضا(ع) هست که در روز اول محرم به ابن‌شَبيب فرمودند

◀️فرمودند: فرزند شبيب اگر بر سيد‌الشهدا(ع) گريه کردي تا اشکت بر گونه‌ات جاري شد خدا هر گناهي که کردي  کم يا زياد، صغير يا کبير  را مي‌بخشد.

◀️بعد دستور دوم را فرمودند که اگر مي خواهي خدا را ملاقات کني در حالي که گناهي نداشته باشي، سيدالشهدا(ع) را از نزديک و شايد هم از دور زيارت کن. اين دو دستور، يعني انسان هر وقت احساس کرد سنگين شده و آلوده شده و نمي‌تواند عبادت کند، بايد خودش را با گريه يا زيارت، بدون تأخير به سيدالشهدا(ع) که سرچشمه طهارت است، برساند.

◀️بعد فرمودند: اگر خوشحال مي‌شوي در غرفه‌هايي از بهشت ساکن شوي که در جوار نبي اکرم(ص) باشي، لعن قاتلين سيدالشهدا(ع) را ترک نکن.

◀️در ادامه نيز دستور چهارم را که خيلي عجيب است، فرمودند: اگر مي‌خواهي از ثوابي مثل ثواب شهدا کربلا بهره‌مند شوي، هر وقت سيدالشهدا را ياد کردي، عرض حاجت به ايشان کن و بگو «يا ليتني کنت معهم فأفوز فوزا عظيما»؛ اي کاش من هم در کربلا با شهداي تو بودم و به فوز خون دادن پيش روي تو مي‌رسيدم.

◀️در مورد پنجمين دستور نيز فرمودند: اگر دوست داري در بهشت در درجات ما باشي، غصه و شادي‌ات را از ما جدا نکن. آنجا که ما خوشحاليم، خوشحال باش و آنجا که ما غصه داريم غصه‌دار باش.

البته واضح است که هيچ کس به مقام امام نمي‌رسد، مقصود اين است که اگر مي‌خواهيد بين ما و شما در بهشت حائل نباشد، اين‌گونه باش. ممکن است کسي در بهشت باشد ولي هفتصد سال يک بار هم سيدالشهدا(ع) را نبيند.

حضرت در انتهاي اين روايت فرمودند تلاش کن خودت را به ولايت ما برساني. اگر کسي سنگي را دوست داشته باشد، خداي متعال او را با آن سنگ محشور مي‌کند. محبت، خودش همراهي است. سعي کن به ولايت ما که سرچشمه‌اش محبت ما است برسي.»

ﺩﺭ ﻭﺭﻭﺩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻛﺮﺑﻠﺎ

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 30ام شهریور, 1396

​ 

▪️ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺧﻠﺎﻑ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺻﺢ ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﺭﻭﺩ ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﻡ ﻣﺤﺮﻡ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﺳﺎﻝ ﺷﺼﺖ ﻭ ﻳﻜﻢ ﻫﺠﺮﺕ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺳﻴﺪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻴﻦ ﭼﻪ ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻧﺪ: ﻛﺮﺑﻠﺎ ﻣﻰ ﻧﺎﻣﻨﺪﺵ، ﭼﻮﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺎﻡ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺷﻨﻴﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَ ﺍِﻧّﻰ ﺍَﻋُﻮﺫُﺑِﻚَ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﻜَﺮﺏِ ﻭَ ﺍﻟْﺒَﻠﺎﺀ! 

▪️ ﭘﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻊ ﻛَﺮﺏْ ﻭ ﺑَﻠﺎ ﻭ ﻣﺤﻞ ﻣﺤﻨﺖ ﻭ ﻋﻨﺎ ﺍﺳﺖ، ﻓﺮﻭﺩ ﺁﺋﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻣﻨﺰﻝ ﻭ ﻣﺤﻞ ﺧِﻴﺎﻡ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﻴﻦ ﺟﺎﻯ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺧﻮﻥ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻜﺎﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻗﺒﺮﻫﺎﻯ ﻣﺎ، ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﺟﺪّﻡ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ. ﭘﺲ ﺩﺭﺁﻧﺠﺎ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ.

▪️ ﻭ ﺣﺮّ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺍﺻﺤﺎﺑﺶ ﺩﺭ ﻃﺮﻑ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﺰﻭﻝ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﺷﺪ ﻋﻤﺮ ﺑﻦ ﺳﻌﺪ (ﻣﻠﻌﻮﻥ) ﺑﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻟﺸﻜﺮ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻧﺪ. 

? #منتهی_الآمال ، باب پنجم 

بین الطلوعین

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 30ام شهریور, 1396

​‍

بین الطلوعین از طلوع فجر صادق ، یعنی ابتدای وقت نماز صبح و تا «طلوع آفتاب» ، انتهای وقت آن است و زمان واقع در بین این دو طلوع را «بین الطلوعین» می‌نامند.

? و روایات فراوانی نیز در زمینه عبادت در «بین الطلوعین» وجود دارد که در برخی از آنها اذکار و عبادات ویژه‌ای هم پیشنهاد شده است:

? پیامبر اکرم(ص): «هر کس از طلوع صبح تا طلوع آفتاب در مصلّاى خویش بنشیند و به تعقیب نماز مشغول باشد، خداوند او را از آتش دوزخ محفوظ دارد».

? رسول خدا(ص): هر کس هنگام صبح، هفت بار این آیات را بخواند، در آن روز از بلاها محفوظ باشد: «فَاللهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ ارْحَمُ الرَّاحِمینَ، انَّ وَلِیِّى‏ اللهُ الَّذى‏ نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحینَ، فَانْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِى‏ اللهُ لا الهَ الَّا هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیم »؛

 پس [در هر حال] خداوند بهترین حافظ و مهربان‌ترین مهربانان است، ولىّ و سرپرست من‏ خدایى است که این کتاب را نازل کرده و او همه صالحان را سرپرستى می‌کند، پس اگر آنها [از حق] روى بگردانند [نگران مباش] بگو: خداوند مرا کفایت می‌کند، هیچ معبودى جز او نیست بر او توکّل کردم و او صاحب عرش بزرگ است.

?هر کسی صبح کند و چهار نعمت خدا را یاد نکند، می‌ترسم که این نعمت‌هاى خدا از او زایل گردد؛ آن چهار نعمت و سپاس بر آن، چنین است: «الْحَمْدُ للهِ الَّذى‏ عَرَّفنى‏ نَفْسَهُ، وَ لَمْ یَتْرُکْنى‏ عَمْیانَ الْقَلْبِ، الْحَمْدُ للهِ الَّذى‏ جَعَلَنى‏ مِنْ امَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى ‏اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، الْحَمْدُ للهِ الَّذى‏ جَعَل‏ رِزْقى‏ فى‏ یَدَیْهِ وَ لَمْ یَجْعَلْ رِزْقى‏ فى‏ ایْدی ‏النَّاسِ، الْحَمْدُ للهِ الَّذى‏ سَتَر ذُنُوبى‏ وَ عُیُوبى‏، وَ لَمْ یَفْضَحْنى‏ بَیْنَ النَّاس»؛

 سپاس مخصوص خداوندى است که خود را به من شناساند، و مرا کوردل به حال خود رها نکرد، سپاس مخصوص‏ خداوندى است که مرا از پیروان محمّد -که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد- قرار داد، سپاس مخصوص خداوندى است که‏ روزیم را در اختیار خویش قرار داد و آن‌را به دست مردم نسپرد، سپاس مخصوص خداوندى است که‏ گناهان و عیب‌هایم را پوشاند و در میان مردم رسوایم نساخت.

? امیر مؤمنان على(ع): «هر کس هرکدام از سوره‌هاى توحید و قدر و آیة الکرسى را یازده بار پیش از طلوع آفتاب بخواند، از خسارت‌هاى مالى محفوظ می‌ماند».

? امیرمؤمنان علی(ع): «ذکر خدا، بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب، حتّى از مسافرت تجارتى نیز، در جلب روزى مؤثّرتر است».

? امام باقر(ع): «خواب صبح، شوم و نامیمون است؛ روزى را دور می‌سازد، رنگ صورت را زرد و متغیّر می‌کند. خداوند متعال، روزى را بین ‏الطّلوعین تقسیم می‌کند، از خواب در این زمان بپرهیزید و بدانید که منّ و سلوى‏ (دو غذاى لذیذى که براى بنی‌اسرائیل نازل می‌شد) در این ساعت بر بنی‌اسرائیل فرود می‌آمد».

? امام باقر(ع): «هر کس بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه استغفار کند، خداوند او را بیامرزد».

 امام باقر(ع): «هر کس سوره “قدر” را پس از طلوع فجر هفت بار بخواند، هفتاد صف از فرشتگان بر او درود می‌فرستند و هفتاد مرتبه براى او طلب رحمت می‌کنند».

و در پایان، هر آنچه به عنوان تعقیبات نماز صبح در روایات ذکر شده را می‌توان از اعمال بین الطلوعین دانست.

 طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص ۳۰۵ ، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ ق.

مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏۸۳، ص ۲۹۸، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم،۱۴۰۳ق.

 همان، ص ۲۸۲

 شیخ صدوق، الخصال، ج ‏۲، ص ۶۲۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.

طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۳۰۵ .

طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج ‏۲، ص ۱۳۹، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.

شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، ص ۱۶۵، قم، شریف رضی، چاپ دوم. 

. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏۸۳، ص ۱۶۱.

دلنوشته ای برای مولا

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 30ام شهریور, 1396

لبخند روی لبهای همگان و اشک های سرد روی گونه های تو .عبایت را روی سر میکشی و از کوچه ها عبور میکنی.

یک عبور تلخ.شاید تحمل دیدن این صحنه ها آنقدر برایت دشوار است که ندیدنشان را ترجیح میدهی.

ای کاش تو هم یک زینب داشتی.زینبی که غمخوارت میشد.زینبی که سنگ برادر را به سینه میزند.کاش عباسی داشتی تاحداقل در این هلهله و شور وهیاهو دلت را به او خوش میکردی.?

توی این شهر کمتر کسی به فکر تو میماند کمتر کسی ذکر لبش «یامهدی ادرکنی» ست

یعنی میتوان لذتی که در دیدن توست را به پیروی از نقشه های دشمن  وعمل به برنامه هایشان فروخت؟

دیدن روی ماه تو یا هوس و وسوسه شیطان؟

به راستی که قدر تورا فقط کودکی میداند که مشق شبش به جای الف، ب و بابا آب داد خمپاره و گلوله و بابایی که رفت وآغوش گرم مادرانه ای که دیگر نیست شده

قدر تورا تنها مادری میداند که پیشانی خونین پسرش را درآغوش گرفته میبوسد و انتقام خون شهیدش را به تو واگذار میکند!?

ای کاش میشد یک روز در هفته را به نام  روز نجابت میگذاشتند

و بعد آدمها به این فکر کنند که کمی هم میتوان نجیب بود

نجیب زاده بود

و فقط به این موضوع فکر کنند

بله فقط فکر کنند

قاتلین یا خاذلین؟

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 29ام شهریور, 1396

در حادثه کربلا، تکلیف قاتلان مشخص است، #امروز شاید گله کردن از قاتلان حسین(ع) که چرا او را به شهادت رسانیدید کار کاملی نباشد.

قاتل، قاتل است.

✅اما سوال این است، چگونه #حسین به دست قاتلان افتاد؟

پاسخ مورد غفلت ماست، مهمتر از #قاتلان کربلا، باید به #خاذلان پرداخت.

✅خاذلان کسانی هستند که نشستند و نگاه کردند. 

زینب(س) هم عصر عاشورا به عمر سعد فرمود: تو داری نگاه می‌کنی و حسین(ع) را می‌کُشند؟

یعنی تو هم از #خاذلین هستی.

این است که حسین(ع) به آنها می‌فرماید: «به خدا قسم، یاری نکردن(نامردی و عهدشکنی) در خون شماست»

?ارشاد مفید/2/ 112

✅خادلان کسانی بودند که خودشان #حسین را دعوت کردند اما گوشه ای نشستند و فقط نژاره گر بودند‌‌…

روز مباهله و معنای مباهله چیست؟

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 24ام شهریور, 1396

مسيحيان نجران، پس از گفت‌وگوي بسيار پيامبر با ايشان گفته بودند: «گفت‌و گوهاي شما ما را قانع نمي‌كند. راه اين است كه در وقت معيني با يكديگر مباهله نمائيم و بر دروغگو نفرين بفرستيم، و از خدا بخواهيم دروغگو را هلاك و نابود كند.»

در اين هنگام بود كه حضرت جبرئیل نازل گرديد، آيه مباهله را آورد و پيامبر را مأمور كرد تا با كساني كه با او مجادله مي‌كنند و حق را نمي‌پذيرند به مباهله برخيزد:

✨«پس هركه بعد از رسيدن به علم با تو محاجه كرد…

 پس بگو بياييد فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را فرا خوانيم، آن‌گاه مباهله كنيم و لعنت خداوند را بر دروغ‌گويان قرار دهيم.»✨

چنين بود كه دو طرف مذاكره‌كننده رضايت دادند كه بحث و گفت‌وگو را پايان دهند و قرار بر اين شد كه فرداي آن روز براي اثبات حقانيت خود با يكديگر مباهله نمايند و از خداوند بخواهد كه دروغگويان را عذابي? نازل كند و به كيفر برساند.

اكنون بيست و چهارم ذي الحجه است و روز مباهله فرا رسيده است. پيامبر اسلام فاطمه و علی،حسن و حسين  علیه السلام را فراخوانده و آنان را در زير عباي خويش گردآورده،

در همين لحظه فرشته وحي آيه تطهير را بر او نازل مي‌كند كه:

✨«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا»  «خداوند اراده كرد كه پليدي را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسيار پاك بدارد.»✨

و چنين بود كه وقت مباهله فرا رسيد. قبلاً پيامبر و هيئت نمايندگي «نجران»، توافق كرده بودند كه مراسم مباهله در نقطه اي خارج از شهر مدينه، در دامنه صحرا انجام بگيرد.

پيامبر از ميان مسلمانان و بستگان خود، فقط همین چهار نفر را برگزيده است كه در اين حادثه تاريخي شركت نمايند. 

زيرا در ميان تمام مسلمانان، نفوسي پاك تر، و ايماني استوارتر از ايمان اين چهار تن، وجود ندارد.

پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) پيش از ورود به ميدان «مباهله»، به همراهان خود گفت: من هر وقت كه دعا كردم، شما دعاي مرا با گفتن آمين بدرقه كنيد.

سران هيئت نمايندگي نجران گمان مي‌كردند كه محمد (صلی الله علیه و آله) با افسران و سربازان خود به ميدان مباهله بیاید ، 

وقتی صحنه آمدن بي پيرايه پيامبر به صحنه مباهله را ديدند، همگي با بهت و حيرت به چهره يكديگر نگاه كردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند.

آنان دريافتند كه پيامبر، به دعوت و دعاي خود اعتقاد راسخ دارد والّا يك فرد مردد، عزيزان وجگرگوشه های خود را در معرض بلاي آسماني و عذاب الهي قرار نمي‌دهد.

اسقف نجران گفت: من چهره‌هايي را مي‌بينم كه هر گاه دست به دعا بلند كنند و از درگاه الهي بخواهند كه بزرگ‌ترين كوه‌ها را از جاي بكند، فوراً كنده مي‌شود.

 بنابراين، هرگز صحيح نيست ما با اين افراد بافضيلت، مباهله نمائيم.

و چنين بود كه هيئت نصرانيان نجران درخواست مباهله را پس گرفتند و از پيامبر خواستند تا تحت حاكميت حكومت اسلام درآيند.

از اين روي روز بيست و چهارم ذي الحجه، در تقويم ديني اسلام، روزي با اهميت شد و مهر تأييدي ديگر بر حقانيت خاندان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و اسلام راستين گرديد.

?منابع:

۱. جعفر سبحاني، فروغ ابديت.

۲. شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان.

۳. علامه طباطبايي، تفسير الميزان.

اعمال روز مباهله

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 23ام شهریور, 1396

​فردا 24 ذی الحجه ??

?روز مباهله پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با نصارای نجران(10ه.ق)
?نزول آیه تطهیر در شأن پنج تن آل عبا (9ه.ق)
?انگشتر بخشی امیرالمومنین علی(علیه السلام) درحال رکوع و نزول آیه ولایت(10ه.ق)
?اعمال این روز :
?-غسل
?-روزه
?-دو رکعت نماز: پس از حمد ده بار سوره توحید، ده بار آیة الکرسی و ده بار سوره سوره قدر.

?-خواندن دعای مباهله

?-صدقه دادن

?-خواندن زیارت امیرالمومنین(علیه السلام).

«یاعلی! تو افضلی یا انبیاء؟!»

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام شهریور, 1396

?صعصعة بن صوحان، از دوستان و ارادتمندان حضرت علی (ع) از ایشان پرسید: یا امیرالمومنین! آیا شما افضل هستید یا حضرت آدم؟ 

?حضرت، چشم های مبارک خویش را گشوده و فرمودند: انسان خوب نیست از خودش تعریف کند، اما برای اینکه نعمت های الهی را در حق خودم اظهار کنم و نوعی شکرگزاری کرده باشم، جواب تو را می گویم: خداوند متعال، آدم را داخل بهشت کرد و تمام نعمت های بهشت به غیر از خوردن گندم را بر او مباح و حلال نمود. با وجود منع الهی، آدم از آن گندم خورد ولی برای من گندم مباح بود اما از آن استفاده نکردم.

?عرض کرد: شما افضل هستید یا حضرت نوح (ع)؟

?امام فرمودند: زمانی که قوم نوح، او را اذیت و آزار رساندند، قومش را نفرین کرد و گفت: رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیاراً [پروردگارا هیچ یک از کافران را بر روی زمین، باقی مگذار] ولی من با این همه مصیبت و آزار، در عمر خود نفرین نکردم.

?صعصعة پرسید: آیا شما افضلید یا ابراهیم خلیل؟ 

?حضرت فرمودند: ابراهیم به خدا عرضه داشت «رب ارنی کیف تحی الموتی» [خداوندا، به من نشان بده که چگونه این مردگان پوسیده را زنده خواهی کرد؟] خطاب رسید: مگر به قدرت ما ایمان نیاورده ای؟ عرض کرد: چرا؛ ولی می خواهم قلبم مطمئن شود. اما ایمان من در مرتبه ای است که «لوکشف العظاء ما ازددت یقیناً» [اگر تمام پرده های بین خالق و مخلوق برداشته شود، یقین و اطمینان من به حدی است که کم و زیاد نمی شود]

   

? باز پرسید: یا علی! تو افضلی یا موسی(ع)؟ 

?امام فرمود: زمانی که خداوند موسی را با معجزه ید بیضا و عصا به سوی فرعون فرستاد و فرمان داد: برو به سوی فرعون؛ از خداوند تقاضا کرد که برادرش هارون را با او همراه کند؛ «ولهم علی ذنب فاخاف ان یقتلون» [پروردگارا! آنان به اعتقاد خودشان، مرا گناهکار می دانند. می ترسم مرا بکشند]. اما وقتی پیامبر اسلام (ص) مرا مامور کرد تا سوره برائت را به سوی فرعونیان مکه ببرم و در موسم حج بخوانم، با وجودی که بسیاری از پهلوانان، پدران و برادران آنها را در جنگ کشته بودم ذره ای به دلم خوف نیامد و کسی را برای کمک و یاری نخواستم.

? صعصعة عرض کرد: یا علی: تو افضل هستی یا عیسی بن مریم (ع)؟ 

?امام فرمود: آنگاه که مادر عیسی (ع) خواست بچه اش را به دنیا بیاورد و زمان وضع حملش رسید از طرف خداوند فرمان رسید: مریم! از بیت المقدس بیرون رو، که اینجا جای زایمان نیست. اینجا عبادتگاه است و او به زیر یک نخل خشک پناه برد. اما وقتی مادر من در مسجدالحرام، آثار وضع حمل را دید و خواست از آنجا خارج شود ندا رسید: داخل خانه ما بیا؛ و دیوار کعبه شکافت و مادرم مرا در خانه خدا به دنیا آورد و سه روز مهمان پروردگارم بودم.

?صعصعه عرض کرد یا علی تو افضل هستی یا حضرت محمد مصطفی (ص)؟ 

?فرمود : من بنده ای از بندگان حضرت هستم.

آیا علی علیه السلام حکومت مقتدرانه داشت؟

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام شهریور, 1396

? حتما این جملات را از عموم مردم زیاد شنیده اید:

? چرا در جمهوری اسلامی مثل امیرالمومنین ع مقتدرانه عمل نمی کنند؟

? علی ع به محض اینکه کمترین فسادی از کسی می دید او را اعدام می کرد یا دستش را می برید.

? علی ع فرمود حتی اگر بیت المال را مهریه همسرانتان کرده باشید آن را از شما باز خواهم ستاند.

? علی ع به احدی باج نداد و هیچ وقت کوتاه نیامد.

? کلیت این سخنان درست است ؛ ولی سوال این است که آیا واقعا علی ع در این مرتبه از اقتدار بود؟ آیا دست همه دزدان را قطع کرد؟ آیا همه آشوبگران و فاسدان را اعدام کرد؟ آیا بیت المال را از مهریه زنان پس گرفت؟ آیا واقعا هیچ وقت کوتاه نیامد؟

? پاسخ به این سوالات ، چندین فکت تاریخی می طلبد. ولی در این مقاله فقط به نقل و نقد مهم مرحوم علامه اِربلی (استاد علامه حلی) اشاره می کنیم:

? و قد رواها أصحابنا عنه ع و على هذا يكون قد أفتى بها على مذهبهم فإنه كان ع ممنوعا في أيام خلافته عن كثير من إرادته الدينية حتى إنه أراد عزل شريح و قال عزب ذهنك و علت سنك و ارتشى ابنك فلم يمكن من عزله و الاستبدال به و كم مثلها مما منع عنه ع أن يجريه على الحق الذي لا لبس فيه حتى قيل له رأيك مع رأي عمر أحب إلينا من رأيك على انفرادك و الخطب جليل و بالله المستعان و لما قيل له ع رأيك مع رأي عمر أحب إلينا قال لعبيدة السلماني اقضوا كما كنتم تقضون فإني أكره الخلاف و كان عبيدة هذا قاضيا .

? اصحاب ما روایت کرده اند که حضرت امیر ع بسیاری از اوقات فتوایی غیر از نظر خود می داد و او در زمان خلافت خود ، از بسیاری از اموری که اراده خود بود منع شد ؛ تا جایی که قصد عزل شریح قاضی را داشت و به او فرمود: «ذهن تو از قضاوت فاصله گرفته ، سن تو بالا رفته و فرزند تو نیز رشوه خواری کرده» ، ولی با این حال نتوانست او را عزل کند و شخص دیگری را جایگزین او کند. و چه بسیار است از این قبیل که مانع او شدند که بتواند بر اساس حقی که در آن هیچ باطلی نیست کار خود را پیش برد!

تا آنجا که به او گفتند: اگر نظر خلیفه دوم را به نظر خود ضمیمه کنی برای ما خوشایندتر از آن است که فقط نظر خودت را اعمال کنی! پناه بر خدا! این سخن بسیار درشت است!

حضرت امیر ع به عبیده سلمانی که قاضی بود فرمود: همانطور که در دوران خلفای سابق قضاوت می کردید قضاوت کنید ؛ من اختلاف را خوش نمی دارم.

?كشف الغمة في معرفة الأئمة (طبع قدیم)، ج‏1، ص: 136

​اثبات امامت امام علی علیه السلام

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 15ام شهریور, 1396

1. آیه تبلیغ: ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای، و خداوند تو را از (خطرهای احتمالی) مردم نگاه می دارد، و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند» 

خداوند متعال پیامبرش را با شدت هر چه تمامتر امر فرمود که رسالت خود را ابلاغ نماید و طبق روایات، پیامبر اکرم (ص) به دنبال نزول این آیه، در جایی به نام غدیر خم، حضرت علی(ع) را با عبارت مشهور «هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست.» به جانشینی خود برگزید.

2. آیه ولایت: «ولی و سرپرست شما تنها خداست و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده اند و نماز را به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند».

بسیاری از مفسران و محدثان گفته اند که این آیه در شأن علی (ع) نازل شده است.

«سیوطی» از دانشمندان اهل سنت در تفسیر «الدر المنثور» در ذیل این آیه از «ابن عباس» نقل می کند که: «علی (ع) در حال رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر (ص) از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علی (ع) اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است»، در این هنگام این آیه نازل شد.

همچنین از دانشمندان اهل سنت «واحدی » و «زمخشری » این روایت را نقل کرده و تصریح کرده اند که آیه «انما ولیکم الله …» درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.

فخر رازی در تفسیر خود از عبدالله بن سلام نقل می کند، هنگامی که این آیه نازل شد، من به رسول خدا (ص) عرض کردم که با چشم خود دیدم که علی(ع) انگشترش را در حال رکوع به نیازمندی صدقه داد به همین دلیل ما ولایت او را می پذیریم! وی همچنین روایت دیگری نظیر همین روایت را از ابوذر در شأن نزول این آیه نقل می کند. 

طبری نیز در تفسیر خود روایات متعددی در ذیل این آیه و شأن نزول آن نقل می کند که اکثر آنها می گویند: درباره حضرت علی(ع) نازل شده است.

مرحوم علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر، نزول این آیه درباره حضرت علی را با روایاتی از حدود بیست کتاب معتبر از کتاب های اهل سنت، با ذکر دقیق مدارک و منابع آن، نقل کرده است.

در این آیه، ولایت حضرت علی(ع) در ردیف ولایت خدا و پیامبر(ص) قرار داده شد.

3. آیه اولی الامر: «ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا (ص) و اولی الامر از خودتان را .

از سویی دانشمندان گفته اند که آیه اولی الامر درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.

مثلا «حاکم حسکانی» حنفی نیشابوری (مفسر معروف اهل سنت) در ذیل این آیه پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان «اولی الامر» بر علی (ع) تطبیق شده است. 

در تفسیر «البحر المحیط» نوشته «ابوحیان اندلسی مغربی» در میان اقوالی که درباره اولی الامر نقل کرده از مقاتل و میمون و کلبی (سه نفر از مفسران) نقل می کند که منظور از آن، ائمه اهل بیت (ع) هستند. 

«ابوبکر بن مؤمن شیرازی» (از علمای اهل سنت) در رساله «اعتقاد» از ابن عباس نقل می کند که آیه فوق درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. 

از سویی دیگر در این آیه شریفه با سبک و سیاق واحد و عدم تکرار لفظ (اطیعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولی الامر واجب شده است و از این جهت اولی الامر معصوم است (و الا دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معنی نداشت) همانطوریکه خدا و پیامبرش معصومند. و طبق آنچه در روایات آمده، معصومین منحصر در امامان شیعه اند.

آنچه بیان شد تنها بخشی از احادیثی بود که از کتب اهل سنت و راویان مورد قبول آنان و همچنین از کتب شیعه تنها درباره سه آیه، از آیاتی که درباره ولایت و امامت حضرت علی (ع) نازل شده است بیان گردیده و پیرامون این آیات و آیات دیگر نکات قابل توجه دیگری در میان کتب اهل سنت وجود دارد که برای اطلاع بیشتر باید به کتاب های معتبر مراجعه کرد.

برای عید غدیر چند پیشنهاد به شیعیان امیرالمومنین علی (ع)‌داریم

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 15ام شهریور, 1396

1- عیدی و هدیه به کودکان: به فرزند خود و یا فرزند اقوام و همسایگان خود عیدی دهید( این عیدی میتواند هم اسکناس باشد هم کتاب داستانی پیرامون حضرت علی ع و یا حتی یک خوراکی یا بادکنک)

♦️2- دید بازدید سادات و بزرگان فامیل: در این روز به سادات فامیل دوست و همسایه سری بزنید و عید را به او تبریک بگوئید(‌متاسفانه این روزها بسیاری از افراد به جای دیدار حضوری صله رحم خود را با پیامک و تلفن انجام میدهند که پیشنهاد اکید میشود همراه با خانواده به صورت شب نشینی خدمت سادات فامیل و یا بزرگتر های فامیل برسید)

♦️3- دادن غذا به فقرا و یا اقوام و همسایه:چه خوب است افرادی که توانش را دارند در این روز به فقرا و یا اقوام خویشان اطعام دهند. چرا که اطعام در این روز سفارش شده است. حتی میتوان به تعداد 2 یا سه نفر از همسایگان غذا بیشتر درست کرد و به انان دهیم(در حالی که اکثراطعام ها در ماه محرم انجام میشود که با اینکه ان هم پسندیده است اما در رابطه با اطعام روز غدیر ائمه سفارش فراوان کرده اند)

♦️4-اهدای هدیه: میتوان در کنار عیدی، اطعام ودید بازدید ها، شکلات و برگه ای را که حدیثی از امیرالمومنین باشد به دیگران هدیه دهیم.

همچنین اهدای نهج البلاغه های جیبی و یا سی دی های صوتی از امیرالمونین برای هدیه و یا جایزه بسیار مناسب است.

 

♦️5- مسابقه برای کودکان: میتوان از کودکان بخواهیم تا با نقاشی و یا رنگ امیزی نقاشی های  اماده، جایزه ای مانند کتاب داستان در رابطه با حضرت علی(ع)،سربند، پازل و یا حداقل بادکنک یا لوازم التحریر به انها هدیه داد.

و یا به کودکانی که اسم علی را دارند جوایز ی اهدا شود

‍ میدونی چرا چادری شدم؟

گفت :میدونی چرا چادری شدم؟

گفتم: چه میدونم لابد این ‌طوری خوش‌تیپ تری!!!

گفت: نه!!!

گفتم: خب لابد فهمیدی این ‌طوری حجابت کامل‌تره مثلاً!!!

گفت:نه !!!

گفتم: ای بابا!!! خب لابد عاشق یکی شدی، اون گفته اگه چادر بپوشی بیشتر دوستت دارم!!

گفت: نزدیک شدی!!!

گفتم: آها!!! دیدی گفتم همه ‌ی قصه ‌ها به ازدواج ختم می‌شوند؟ دیدی!!!

گفت: برو بابا… دور شدی باز…

گفتم: خب خودت بگو اصلاً…

گفت: یک جایی شنیدم چادر، لباس “حضرت زهرا”ست، خواستم کمی شبیه “حضرت زهرا” باشم.