موضوع: "حضرت امام خمینی"
اعمال خالص
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 29ام شهریور, 1396
➖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺍﻯ ﻋﺰﻳﺰ، ﻗﺪﺭﻯ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻏﻔﻠﺖ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﻮ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﺧﻮﺩ ﺗﻔﻜﺮ ﻛﻦ ﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻦ. ﻭ ﺑﺘﺮﺱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﻋﻤﺎﻟﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ﻭ ﺣﺞ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻥ، ﺧﻮﺩ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻯ ﻭ ﺫﻟﺘﺖ ﺷﻮﻧﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻋﺎﻟﻢ، ﭘﺲ، ﺣﺴﺎﺏ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﺎ ﻓﺮﺻﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﻜﺶ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻋﻤﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﭘﺎ ﻛﻦ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺷﺮﻳﻌﺖ ﻭ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺴﻨﺞ، ﻭ ﺻﺤﺖ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﻛﻤﺎﻝ ﻭ ﻧﻘﺺ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻛﻦ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻛﻦ ﺗﺎ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺴﺖ ﻭ ﻣﻬﻠﺖ ﺩﺍﺭﻯ.
➖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻧﻜﻨﻰ ﻭ ﺣﺴﺎﺏ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻜﻨﻰ، ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺖ ﺭﺳﻴﺪﮔﻰ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺮﭘﺎ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﺑﻪ ﻣﺼﻴﺒﺘﻬﺎﻯ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻰ ﺷﻮﻯ. ﺑﺘﺮﺱ ﺍﺯ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻋﺪﻝ ﺍﻟﻬﻰ، ﻭ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻣﺒﺎﺵ ﻭ ﺟﺪ ﻭ ﺟﻬﺪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﺪﻩ. ﻭ ﻗﺪﺭﻯ ﺑﻪ ﺻﺤﻴﻔﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ، ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﻢ، ﻛﻪ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺧﻄﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﻦ ﻭ ﺗﻔﻜﺮ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻦ. ﺑﺒﻴﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﻛﺎﺭ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺗﺎﺭﻳﻚ ﻭ ﺑﺎﺭﻳﻚ.
? #چهل_حدیث ، امام خمینی (ره)
راز شگفت انگیز پیاده شدن شیخ عباس قمی از اتوبوس
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 6ام شهریور, 1396
? آیه: عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ بقره/216
چه بسا شما از چیزی کراهت داشته باشید درحالیکه خیر شما در آن است.
حکایت؛ امام خميني(ره) در خاطرهاي از سفر خود با مرحوم حاج شيخ عباس قمي چنین بيان ميكند: بیابان سوزان و بیانتها در چشمهایمان رنگ میباخت و به کبودى میگرایید و از دور هم، چیزى دیده نمیشد. ناگاه ماشین ما که از مشهد عازم تهران بود از حرکت، ایستاد. راننده که مردى بلند و سیاهچرده بود باعجله پایین آمد و بعد از آنکه ماشین را براندازى کرد خیلى زود عصبانى و ناراحت به داخل ماشین برگشت و گفت: بله پنچر شد و آنگاه به صندلى ما که در وسطهای ماشین بود، آمد. به من چون سید بودم حرفى نزد؛ ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى و گفت: اگر میدانستم تو را اصلاً سوار نمیکردم، نحسى قدم تو بود که ماشین ما را در وسط بیابان خشک و برهوت معطل گذاشت! یا الله برو پایین و دیگر هم حق ندارى سوار این ماشین بشوى.
مرحوم شیخ عباس بدون اینکه کوچکترین اعتراضى کند و حرفى بزند، بلند شد و وسایلش را برداشت و از ماشین پیاده شد. من هم بلند شدم که با او پیاده شوم اما او مانع شد؛ ولى من با اصرار پیاده شدم که او را تنها نگذارم اما او قبول نمیکرد که با او باشم، هر چه من پافشارى میکردم، او نهى میکرد، دست آخر گفت فلانى راضى نیستم تو اینجا بمانى. وقتى این حرف را از او شنیدم، دیدم که اگر بمانم بیشتر او را ناراحت میکنم تا خوشحال کرده باشم، برخلاف میلم از او خداحافظى کرده و سوار ماشین شدم.
بعد از مدتى که او را دیدم جریان آن روز را از او پرسیدم، گفت: وقتى شما رفتید خیلى براى ماشین معطل شدم، براى هر ماشینى دست بلند میکردم نگه نمیداشت تا اینکه یک کامیونى نگه داشت. وقتى سوار شدم، قدرى که با هم صحبت کردیم متوجه شدم که او ارمنى است و مسیرش همدان است؛ از قضا من هم میخواستم به همدان بروم، چون مدتها بود که دنبال یک سرى مطالب میگشتم و در جایی نیافته بودم؛ فقط میدانستم که در کتابخانه مرحوم آخوند همدانى در همدان میتوانم آنها را به دست آورم. راننده آدم خوب و اهل حالى بود، من هم از فرصت استفاده کردم و احادیثى که از حفظ داشتم درباره احکام نورانى اسلام، حقانیت دین مبین اسلام، مذهب تشیع و … برایش گفتم. وقتى او را مشتاق و علاقهمند دیدم، بیشتر برایش خواندم. سعى میکردم مطالب و احادیثى بگویم که ضمیر و وجدان زنده و بیدار او را بیشتر زنده و شاداب کنم تا اینکه به نزدیکیهای همدان رسیدیم، نگاهم که به صورت راننده افتاد دیدم قطرات اشک از چشمانش سرازیر است و گریه میکند، حال او را که دیدم دیگر حرفى نزدم، سکوتى عمیق مدتى بر ما حکمفرما شد، هنوز چند لحظهای نگذشته بود که او آن سکوت سنگین را شکست و با همان چشم اشکآلود گفت: اینطور که تو میگویی و من از حرفهایت برداشت کردم، اسلام دین حق و جاودانى است و من تا به حال در اشتباه بودم. شاهد باش من همین الآن پیش تو مسلمان میشوم و به خانه که رفتم تمام خانواده و فامیلهایی که از من حرفشنوی دارند مسلمان میکنم .
بعد هم به کمک من گفت: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولى الله .1
1. با اقتباس و ویراست از کتاب عاقبت بخیران عالم
مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 4ام شهریور, 1396
«ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافتهاند که #مبارزه با #رفاهطلبی سازگار نیست؛ و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی #مستضعفین و محرومان جهان با #سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند. و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و #محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بیبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از #مستضعفین را حفظ کنیم…
جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمیشناسد. و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.» ۱۳۶۷/۰۴/۲۹
? صحیفه امام خمینی (ره) جلد ۲۱
دعای عهد در سرنوشت دخالت دارد
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 1ام شهریور, 1396
?یکی از مسائلی که حضرت امام روزهای آخر به من توصیه میکردند ، خواندن دعای عهد است که در آخر کتاب مفاتیح آمده است.
?میگفتند: (( صبح ها سعی کن این دعا را بخوانی چون در سرنوشت دخالت دارد)).
?چیزی که به خانواده میگفتند تا اول از همه به آن عمل کنند انجام واجبات و دوری از محرمات بود.
? به نقل از فاطمه طباطبایی- شاهد بانوان- شماره ۱۶۷
فراغت وقت و قلب در عبادت
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 29ام مرداد, 1396
➖ ﻋﺰﻳﺰﻡ، ﺗﻮ ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺑﺎ ﺣﻖ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﺗﻜﻠﻢ ﺑﺎ ﻳﻜﻨﻔﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻧﺎﭼﻴﺰ ﺣﺴﺎﺏ ﻛﻦ. ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ، ﺳﻬﻞ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺑﻴﮕﺎﻧﮕﺎﻥ، ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺑﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻰ، ﻣﺎﺩﺍﻡ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻰ، ﺍﺯ ﻏﻴﺮ ﻏﺎﻓﻠﻰ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﺸﻐﻮﻟﻰ، ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺑﻪ ﻣﻜﺎﻟﻤﻪ ﻭ ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺑﺎ ﻭﻟﻰ ﺍﻟﻨﻌﻢ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻋﺎﻟﻤﻴﺎﻥ ﺑﻜﻠﻰ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﻭ ﻏﺎﻓﻠﻰ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺘﻮﺟﻬﻰ؟ ﺁﻳﺎ ﻗﺪﺭ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺯ ﺫﺍﺕ ﻣﻘﺪﺱ ﺣﻖ ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺍﺳﺖ؟ ﻳﺎ ﺗﻜﻠﻢ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺭﺯﺷﺶ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺑﺎ ﻗﺎﺿﻰ ﺍﻟﺤﺎﺟﺎﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﺭﻯ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻳﺸﺎﺕ ﺍﻧﺒﻴﺎ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﻛﺎﺭ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺷﻮﺩ. ﻫﻤﻪ ﺑﺪﺑﺨﺘﻴﻬﺎ ﺍﺯ ﺿﻌﻒ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺳﺴﺘﻰ ﻳﻘﻴﻦ ﺍﺳﺖ.
➖ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺳﻴﺪ ﺑﻦ ﻃﺎﻭﻭﺱ، ﺭﺿﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻰ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺗﻜﻠﻴﻔﺶ ﺭﺍ ﻋﻴﺪ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﺩ، ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﻜﻪ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻭﺭﻭﺩ ﻣﻨﺎﺟﺎﺕ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﺮﺣﻤﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺨﻠﻊ ﺑﻪ ﺧﻠﻌﺖ ﺗﻜﻠﻴﻒ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ.
? #چهل_حدیث ، امام خمینی (ره)
فراغت وقت و قلب در عبادت
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 19ام مرداد, 1396
➖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ، ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺘﻌﺒﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻋﺒﺎﺩﺗﺶ ﻣﻮﻇﻒ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ، ﻛﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﻳﺪ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩ ﺷﻐﻞ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﻫﺪ. ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﺐ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻣﻨﺎﻝ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺒﺎﺣﺜﻪ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﻭﻗﺖ ﻣﻮﻇﻒ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ، ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﻧﻴﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﻗﻠﺐ، ﻛﻪ ﻣﻐﺰ ﻭ ﻟﺐ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻣﻴﺴﻮﺭ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﻟﻰ ﺍﮔﺮ ﻣﺜﻞ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻠﻜﻒ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻗﻴﺎﻡ ﺑﻪ ﻋﺒﻮﺩﻳﺖ ﻣﻌﺒﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺭ ﺯﺍﻳﺪﻩ ﺑﺪﺍﻧﺪ، ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺗﺎﺀﺧﻴﺮ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﺍﺗﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻯ ﻣﻬﻤﻰ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻭ ﮔﻤﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﺪ، ﺳﺮ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﺍﺗﻴﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻋﺒﺎﺩﺗﻰ ﻧﻮﺭﺍﻧﻴﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺳﻬﻞ ﺍﺳﺖ، ﻣﻮﺭﺩ ﻏﻀﺐ ﺍﻟﻬﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺨﺼﻰ ﻣﺴﺘﺨﻒ ﺑﻪ ﺻﻠﺎﺓ ﻭ ﻣﺘﻬﺎﻭﻥ ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻯ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻰ ﺑﺮﻡ ﺍﺯ ﺧﻔﻴﻒ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﻣﺒﺎﻟﺎﺕ ﻧﻜﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﻣﺮ ﺁﻥ.
چهل_حدیث ، امام خمینی (ره)
خط انگلیسی ماجرای مشروطه حرفش «ترقیخواهی و توسعه» بود
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 16ام مرداد, 1396
«در قضیهی #مشروطه، آن خط انگلیسی ماجرای مشروطه حرفش ترقیخواهی بود؛ شعارش #توسعه و #پیشرفت بود. همان کسانی که رهبران مشروطه را نابود کردند؛ شیخ فضل الله را به دار کشیدند، مرحوم آیتالله بهبهانی را ترور کردند، ستارخان و باقرخان را غیر مستقیم به قتل رساندند و خلع سلاح کردند، رهبران صادق مشروطه را زیر فشار قرار دادند و یک عده افرادی را که وابستهی به #غرب و سیاستهای استعماری بودند، به نام مشروطهخواه بر مردم مسلط کردند، شعار آنها هم همین #ترقیخواهی بود! آنها هم میگفتند: پیشرفت، #تحول! زیر این نام، آنچنان خیانت بزرگی انجام گرفت
? چهاردهم مرداد سالروز صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی