تغییر آدرس وبلاگ

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع)

با سلام و احترام

 

بدینوسیله به اطلاع می رساند :

 

وبلاگ حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام به آدرس ذیل تغییر یافت :

 

http://Bagherolum-ghods.kowsarblog.ir

 

خواهشمندیم برای استفاده از مطالب وبلاگ مدرسه علمیه به

 

آدرس جدیدمراجعه کنید.

 

با تشکر

عهد من با آقا

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 25ام شهریور, 1396

مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم؟

عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم؟

چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا

چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم؟؟

خود امام زمان ارواحنا له الفداء فرمودند

?اِنّا غیر ُمهملین لمراعاتکم و لا ناصین لذکرکم

یعنی همانا ما اون موقعی که شما به یاد ما نیست ما بیادتونیم، حالا چه برسه موقعی که شما هم بیاد ما هستید

اما خوشبحال اونایی که هر روز با امام زمان در ارتباطند?

خوش بحال اونایی که اگه هر روز صبح به آقا سلام ندن روزشون شب نمیشه

استادمون میفرمود چه خوبه که انسان موقع طلوع آفتاب بیاد به یه سمتی بایسته

و دست به سینه بذاره و سه مرتبه بگه

?السلام علیک یابقیه الله

اونموقع هست که دیگه غرق در امام زمان میشی

اونموقع هست دیگه این شعر شامل حالت میشه

همه جا بروم به بهانه ی تو

که مگر برسم در خانه ی تو

چیکار کنیم که در هر  روز بیاد حضرت بیوفتیم

باید برنامه یادآوری برای خودمون بذاریم 

چگونه ؟

هر روز یک مرتبه? دعای عهد? را بخوانیم .

استاد پناهیان میفرمایند  دعای عهد تقدیر انسان را تغییر میدهد .

پس از امروز  علاقمون به حضرت مهدی 

بصورت جمعی  اعلام میکنیم 

همه ی عزیزان از امروز خوندن دعای عهد  رو 

جزء برنامه روزانه ی خودشون  قرار بدن

دعای عهد دعایی برای  برقراری ارتباط بین ما و حضرت مهدی ارواحنا فداء …

در این دعا با حضرت عهد و پیمان می‌بندیم قول و قرار میذاریم

مثل  کسی که هرروز زنگ میزنه و میگه  

  آقا دوستت دارم

در دعای عهد میگیم

مهدي جان، امروز و هر روز، 

«اُجَدِّدُ»  ، يعنی ?? بيعتم روتجديد میکنم

عهد يعنی تعهد

در دعای عهد میگیم

ای امام زمان سلام و صلوات بر تو اين سلام من عهد است

بعد میگیم   نه !  «عهد» کم است

 پررنگ تر ، «عقد»

دو نفر ممکنه  با هم عهد ببندند وعده داشته باشند اما به هم گره نخورند

«عقد» يعنی  گره

در ادامه میگیم  «وَ بَيْعَةً» یعنی تسلیم

«عهداً» تعهد ?? با حضرت مهدی روحی فداء ،

 «عقداً» عقد  ?? با امام زمان روحی فداء، 

«وَ بَيْعَةً» بيعت میکنیم ??  با او و تسليم میشویم

با این دعا در روز بصورت یادآوری  عشق به حضرت در قلبمون ثابت میشه و کم کم دلمون براشون تنگ میشه و منتظر اومدنشون هستیم.به بهانه اولین صبگاه شروع سال تحصیلی وقرائت دعای عهد

روز مباهله و معنای مباهله چیست؟

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 24ام شهریور, 1396

مسيحيان نجران، پس از گفت‌وگوي بسيار پيامبر با ايشان گفته بودند: «گفت‌و گوهاي شما ما را قانع نمي‌كند. راه اين است كه در وقت معيني با يكديگر مباهله نمائيم و بر دروغگو نفرين بفرستيم، و از خدا بخواهيم دروغگو را هلاك و نابود كند.»

در اين هنگام بود كه حضرت جبرئیل نازل گرديد، آيه مباهله را آورد و پيامبر را مأمور كرد تا با كساني كه با او مجادله مي‌كنند و حق را نمي‌پذيرند به مباهله برخيزد:

✨«پس هركه بعد از رسيدن به علم با تو محاجه كرد…

 پس بگو بياييد فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را فرا خوانيم، آن‌گاه مباهله كنيم و لعنت خداوند را بر دروغ‌گويان قرار دهيم.»✨

چنين بود كه دو طرف مذاكره‌كننده رضايت دادند كه بحث و گفت‌وگو را پايان دهند و قرار بر اين شد كه فرداي آن روز براي اثبات حقانيت خود با يكديگر مباهله نمايند و از خداوند بخواهد كه دروغگويان را عذابي? نازل كند و به كيفر برساند.

اكنون بيست و چهارم ذي الحجه است و روز مباهله فرا رسيده است. پيامبر اسلام فاطمه و علی،حسن و حسين  علیه السلام را فراخوانده و آنان را در زير عباي خويش گردآورده،

در همين لحظه فرشته وحي آيه تطهير را بر او نازل مي‌كند كه:

✨«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا»  «خداوند اراده كرد كه پليدي را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسيار پاك بدارد.»✨

و چنين بود كه وقت مباهله فرا رسيد. قبلاً پيامبر و هيئت نمايندگي «نجران»، توافق كرده بودند كه مراسم مباهله در نقطه اي خارج از شهر مدينه، در دامنه صحرا انجام بگيرد.

پيامبر از ميان مسلمانان و بستگان خود، فقط همین چهار نفر را برگزيده است كه در اين حادثه تاريخي شركت نمايند. 

زيرا در ميان تمام مسلمانان، نفوسي پاك تر، و ايماني استوارتر از ايمان اين چهار تن، وجود ندارد.

پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) پيش از ورود به ميدان «مباهله»، به همراهان خود گفت: من هر وقت كه دعا كردم، شما دعاي مرا با گفتن آمين بدرقه كنيد.

سران هيئت نمايندگي نجران گمان مي‌كردند كه محمد (صلی الله علیه و آله) با افسران و سربازان خود به ميدان مباهله بیاید ، 

وقتی صحنه آمدن بي پيرايه پيامبر به صحنه مباهله را ديدند، همگي با بهت و حيرت به چهره يكديگر نگاه كردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند.

آنان دريافتند كه پيامبر، به دعوت و دعاي خود اعتقاد راسخ دارد والّا يك فرد مردد، عزيزان وجگرگوشه های خود را در معرض بلاي آسماني و عذاب الهي قرار نمي‌دهد.

اسقف نجران گفت: من چهره‌هايي را مي‌بينم كه هر گاه دست به دعا بلند كنند و از درگاه الهي بخواهند كه بزرگ‌ترين كوه‌ها را از جاي بكند، فوراً كنده مي‌شود.

 بنابراين، هرگز صحيح نيست ما با اين افراد بافضيلت، مباهله نمائيم.

و چنين بود كه هيئت نصرانيان نجران درخواست مباهله را پس گرفتند و از پيامبر خواستند تا تحت حاكميت حكومت اسلام درآيند.

از اين روي روز بيست و چهارم ذي الحجه، در تقويم ديني اسلام، روزي با اهميت شد و مهر تأييدي ديگر بر حقانيت خاندان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و اسلام راستين گرديد.

?منابع:

۱. جعفر سبحاني، فروغ ابديت.

۲. شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان.

۳. علامه طباطبايي، تفسير الميزان.

نحوه ی مباحثه کردن و شیوه ی درس خواندن یک طلبه

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 23ام شهریور, 1396

​‌‌‌‌‌‌‌

???? 

۱) قبل از اینکه در کلاس درس حاضر‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شوید درسی را که استاد قرار است بگوید اول مطالعه شود تا در بحث مورد نظر مقداری آشنا شوید زیرا پیش مطالعه، درفهمیدن درس خیلی موثر است مثلا اگر امروز می خواهید حروف جر از سیوطی یا صمدیه را درس بگیری اول از عوامل و هدایه باب حروف جر را مطالعه کنید سپس متن درس را نگاه کنید و آنجایی را که متوجه نمی شوید حواستان را در کلاس خوب جمع کنید و گوش بدهید تا آنجایی را که مطلب نامفهوم بود توسط استاد برای شما روشن شود.

۲)باید در کلاس درس وموقع تدریس استاد خوب گوش فرا دهید و به این طرف و آن طرف نگاه نکنید و یا با دیگری صحبت نکنید یا فکرتان جای دیگری نباشد و خلاصه اینکه در  موقع تدریس استاد، از آنچه که باعث می شود حواس شما به جای دیگر متوجه شود خودداری کنید.

۳)بعد از تدریس استاد، باید آن درس را دوباره مطالعه کنید و برای مباحثه آماده شوید و مطالبی را که اگر احیانا متوجه نشدید مشخص کنید تا در مباحثه کردن رفع شود.

۴)روز بعد(درس گذشته را )مباحثه کنید.  ⚘⚘برگرفته از کتاب آداب الطلاب، مولف:شاکر برخوردار فرید⚘⚘ 

??کتاب آداب الطلاب اولین کتابی است که در زمینه ی تعلیم و تربیت طلاب علوم دینیه،با بیش از نیم قرن تجربه علمی و عملی عالم ربانی و معلم اخلاق، رئیس و موسس حوزه علمیه، حضرت آیه الله مجتهدی تهرانی به زیور طبع آراسته شده است.??

جمع اوری مطالب از سرکار خانم رقیه محمدی

فراخوان ..

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 23ام شهریور, 1396


​انتخاب نام نشریه با شما اهدای جایزه به بهترین پیشنهاد باما ?پیامک کنید به این شماره09907060436 به همراه نام ونام خانوادگی ??

با سلام طلاب عزیز و.گرامی با توجه به رونمایی از اولین نسخه نشریه علمی پژوهشی حوزه علمیه باقر العلوم علیه السلام از شما طلاب عزیز درخواست میکنیم تا برای انتخاب نام نشریه پیشنهاد دهید تا ان شاءالله بهترین نام انتخاب شود به بهترین پیشنهاد جایزه نفیسی اهدا خواهد شد و نام پیشنهاد دهنده در نسخه دوم نشریه برای همیشه ثبت خواهد شد ان شاءالله طلاب عزیز بسم الله☺️☝️

اعمال روز مباهله

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 23ام شهریور, 1396

​فردا 24 ذی الحجه ??

?روز مباهله پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)با نصارای نجران(10ه.ق)
?نزول آیه تطهیر در شأن پنج تن آل عبا (9ه.ق)
?انگشتر بخشی امیرالمومنین علی(علیه السلام) درحال رکوع و نزول آیه ولایت(10ه.ق)
?اعمال این روز :
?-غسل
?-روزه
?-دو رکعت نماز: پس از حمد ده بار سوره توحید، ده بار آیة الکرسی و ده بار سوره سوره قدر.

?-خواندن دعای مباهله

?-صدقه دادن

?-خواندن زیارت امیرالمومنین(علیه السلام).

سر بازی

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 23ام شهریور, 1396

​به مناسبت شروع درس طلبه های عزیز

توای شخص الهی،که امروز به امید دیدار رهبر الهی ات نشسته ای و آه سوزان از درون شعله ورت بیرون می آوری؛
تو ای منتظر قدوم زمامدار عادل مطلق،که در دل شب های تاریک،با وجود پشتِ پرده ای او،به راز و نیاز می پردازی، او با توست چرا تو با او نیستی؟
اگر می خواهی با او باشی، همین مزرعه و گلشن روی زمین را نظاره کن،اینجاست جایگاه شکفتن آن دسته گل ابدیت.
آیا می دانی که هوا و هوی پرستی تو،ستمکاری تو بر دیگران،بی اعتنایی تو به دستورات الهی،پایمال کردن این مزرعه و گلشن است که دسته گل خندان تو از همان جا سر بر خواهد زد؟
هر بامداد که از خواب شبانه بر می خیزی،دست به سوی آن خدای بزرگ که در همه جا حاضر است بلند کن و بگو:*اللهم ارنا الطلعه الرشیده و الغره الحمیده*
بارپروردگارا،آن جمال دلربای با عظمت و آن سیمای محبوبت را به ما نشان بده.
می گویی از کجا بدانم که محبوب ابدی من چهره زیبای خود را به من نشان داده است؟پاسخ این سوال را از کردار و گفتار روزانه خود بپرس!
اگر دیدی گفتار و کردار تو مطابق دستورات الهی و وجدان پاک صورت می گیرد،بدان که آن محبوب زیبای ابدیت،گام در نهانخانه دل تو گذاشته است و تو کسی هستی که اگر امروز دولت آن رهبر عادل الهی فرا رسید،شایسته زندگی در زیر پرچم الهی آن یگانه پیشوای بشریت می باشی»


باتشکر تبرایی

مراسم افتتاحیه سال تحصیلی حوزه علمیه شهر قدس+تصاویر

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 21ام شهریور, 1396

 

مراسم افتتاحیه سال تحصیلی حوزه علمیه شهر قدس با سخنرانی سرکار خانم دکتر همیز

21 شهريور1396

آیین آغاز سال تحصیلی حوزه ی علمیه باقر العلوم علیه السلام با سخنرانی سرکار خانم دکتر همیز در سالن آمفی تاتر مجتمع باقرالعلوم علیه السلام برگزار شد .به گزارش واحد فرهنگی حوزه در برگزاری آیین آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه جمعی از مسئولین محترم شهرستان شخصیت های علمی و فرهنگی،اعضای هیئت امناءمدرسه اساتید طلاب حضور داشتند که جناب آقای محمودی نماینده محترم مردم در مجلس شورای اسلامی به ایراد سخنرانی پرداختند.

مراسم از ساعت 9:30اغاز و تا وقت نماز با برنامه های متنوع ویژه عید غدیر و بازگشایی مدارس علمیه ازجمله تاتر و پخش کلیپ،تواشیح وسخنرانی دکتر همیز ادامه یافت.

کلاس درس طلاب رسما از روز شنبه مورخ25.6.1396 آغاز خواهد شد

از کلیه دوستان عزیزی که در برگزاری هر چه با شکوه مراسم تلاش کردند صمیمانه سپاسگزاریم

 

 

 

اولویتِ نیکی، دخترانند...

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 19ام شهریور, 1396

? هدیه دادن به همه خوبست اما به اعضای خانواده، بهتر است و هنگام هدیه دادن به اعضای خانواده، توصیه شده که دختران مقدّم باشند. در شرایط امروز جامعه، اگر نیاز عاطفی فرزندان به ویژه دختران از طریق والدین رفع نشود، چه بسا از راههای دیگری که اصلا به مصلحت نیست دنبال رفع آن باشند.

? لذا لازم است که والدین مخصوصا پدرها توجه ویژه ای به خواسته ها و نیارهای دختران خود داشته باشند و از آن جمله میتوان به خرید هدیه درمناسبتهای مختلف برای دختران اشاره کرد. که این هدیه موجب تقویت محبت بین والدین و دختر خانواده میشود.

? پیامبر گرامی اسلام میفرمایند: باید دختران را در دادنِ هدایا بر پسران مقدّم بدارید. زیرا هر کس دخترش را خوشحال کند گویا برده ای از نسل حضرت اسماعیل را آزاد کرده است. (اَمالی شیخ صدوق،  ص۶۷۲)

چند مقاله درباره غدیر

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام شهریور, 1396

1⃣ غدیر خم،سند خلافت علی ابن ابی طالب از نگاه بزرگان اهل سنت?

? bit.do/ghadir1

2⃣ غدیر خم،سند خلافت علی ابن ابی طالب از نگاه بزرگان اهل سنت 2?

? bit.do/ghadir2

3⃣ غدیر خم،سند خلافت علی ابن ابی طالب از نگاه بزرگان اهل سنت 3?

? bit.do/ghadir3

4⃣ ظهور تجلیگاه غدیر?

? bit.do/ghadir4

فرازی از خطبه غدیر درباره امام زمان

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام شهریور, 1396

​آگاه باشید؛ او (حضرت مهدی) انتقام دوستان خدا را باز خواهد ستاند.

آگاه باشید؛ او (مهدی) فاضلان را به فضلشان و جاهلان را به جهلشان میشناسد و میشناساند

آگاه باشید؛ که تمامی پیام آوران گذشته، به آمدنِ او (حضرت مهدی) نوید داده اند.

آگاه باشید؛ او (حضرت مهدی) راست کردار و درست کردار و استوار و پابرجاست.

آگاه باشید؛ او (مهدی) از خدایش برای شما گزارش می نماید و شما را به چگونگی ایمان به خدا آگاه می کند.

 سلام بر عظمت روزی که خدا آخرین دینش را، کاملترینش را کامل کرد.

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام شهریور, 1396

​‍

سلام بر عظمت مردی که زمین و آسمان برایش سر فرو آوردند و او برای بازی با کودکی یتیم سر خم كرد.

سلام بر معنای مردانگی 

معنای اسلام 

تفسیر قرآن 

سلام بر برادر احمد (ص) 

همسر کوثر (س) 

و پدر حسنین (علیهماالسلام) 

و سایه‌سار این امت 

سلام بر غدیر که مدیونم به خدا برای داشتنش

برای این نعمت که ودیعه داد شیعه بودن را 

منتظر بودن را به من …

و سلام بر شما 

ای یادگاری که نوید غدیر دیگرى هستيد،

برای ما …

کاش همين امروز غدیر دوباره رقم بخورد 

و دستانتان را این بار امیرالمومنین (ع)

بالا ببرد. 

پیامبر در واقعه «غدیر» حاکمیت اسلامی را به طور صریح مطرح کرد

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام شهریور, 1396

«در مورد اصل واقعه‌ی #غدیر، خوب است همه‌ی افرادی که به مسائل #تاریخ_اسلام علاقه‌مندند، بدانند که قضیه‌ی غدیر، یک قضیه‌ی مسلم است. مشکوک نیست… از کاروان بزرگ مسلمانان که در این سفر با پیامبر حج گزارده بودند، بعضی جلو رفته بودند. پیامبر پیکهایی را فرستاد تا آن‌ها را به عقب برگردانند و ایستاد تا آن‌هایی که عقب مانده‌اند، برسند. اجتماع عظیمی در آنجا تشکیل شد. بعضی گفته‌اند نود هزار، بعضی گفته‌اند صد هزار و بعضی هم گفته‌اند صد و بیست هزار نفر در آن اجتماع حضور داشتند. در آن هوای گرم، مردم ساکن جزیره العرب که بسیاری از آن‌ها هم اهل بیابانها و روستاها بودند و به گرما عادت داشتند طاقت نمی‌آوردند روی زمین داغ بایستند. لذا عباهایشان را زیر پاهایشان می‌گذاشتند تا طاقت بیاورند و بایستند. این نکته در روایت مربوط به اهل سنت هم آمده است. در چنین شرایطی، پیامبر اکرم از جای برخاست، #امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام را از زمین بلند کرد و جلو چشم خلایق نگه داشت و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». البته این جملات، قبل و بعد هم دارد؛ اما مهم‌ترین قسمتش این است که پیامبر در اینجا مساله‌ی #ولایت یعنی #حاکمیت_اسلامی را به طور رسمی و صریح مطرح می‌کند و امیرالمومنین را به عنوان شخص، معین و مطرح می‌نماید. این را همان‌طور که لابد شنیده‌اید و من هم عرض کردم، برادران اهل سنت ما در کتابهای معتبر نه یکی، نه دوتا؛ در دهها کتاب معتبر نقل کرده‌اند. مرحوم علامه‌ی #امینی این‌ها را جمع کرده است، و غیر از ایشان هم کتابهای زیادی در این خصوص نوشته‌اند. بنابراین، این روز، اولا روز ولایت است؛ ثانیا روز ولایت امیرالمومنین علیه‌الصلاه‌والسلام است.» ۱۳۷۹/۰۱/۰۶

? #روایت_تاریخی: واقعه‌ی غدیر و طرح رسمی و صریح مساله‌ی ولایت و حاکمیت اسلامی توسط پیامبر (ص)

? هجدهم شهریور مصادف با سالروز واقعه غدیر خم در سال ۱۰ هجری قمری - عید سعید غدیر

«یاعلی! تو افضلی یا انبیاء؟!»

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام شهریور, 1396

?صعصعة بن صوحان، از دوستان و ارادتمندان حضرت علی (ع) از ایشان پرسید: یا امیرالمومنین! آیا شما افضل هستید یا حضرت آدم؟ 

?حضرت، چشم های مبارک خویش را گشوده و فرمودند: انسان خوب نیست از خودش تعریف کند، اما برای اینکه نعمت های الهی را در حق خودم اظهار کنم و نوعی شکرگزاری کرده باشم، جواب تو را می گویم: خداوند متعال، آدم را داخل بهشت کرد و تمام نعمت های بهشت به غیر از خوردن گندم را بر او مباح و حلال نمود. با وجود منع الهی، آدم از آن گندم خورد ولی برای من گندم مباح بود اما از آن استفاده نکردم.

?عرض کرد: شما افضل هستید یا حضرت نوح (ع)؟

?امام فرمودند: زمانی که قوم نوح، او را اذیت و آزار رساندند، قومش را نفرین کرد و گفت: رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیاراً [پروردگارا هیچ یک از کافران را بر روی زمین، باقی مگذار] ولی من با این همه مصیبت و آزار، در عمر خود نفرین نکردم.

?صعصعة پرسید: آیا شما افضلید یا ابراهیم خلیل؟ 

?حضرت فرمودند: ابراهیم به خدا عرضه داشت «رب ارنی کیف تحی الموتی» [خداوندا، به من نشان بده که چگونه این مردگان پوسیده را زنده خواهی کرد؟] خطاب رسید: مگر به قدرت ما ایمان نیاورده ای؟ عرض کرد: چرا؛ ولی می خواهم قلبم مطمئن شود. اما ایمان من در مرتبه ای است که «لوکشف العظاء ما ازددت یقیناً» [اگر تمام پرده های بین خالق و مخلوق برداشته شود، یقین و اطمینان من به حدی است که کم و زیاد نمی شود]

   

? باز پرسید: یا علی! تو افضلی یا موسی(ع)؟ 

?امام فرمود: زمانی که خداوند موسی را با معجزه ید بیضا و عصا به سوی فرعون فرستاد و فرمان داد: برو به سوی فرعون؛ از خداوند تقاضا کرد که برادرش هارون را با او همراه کند؛ «ولهم علی ذنب فاخاف ان یقتلون» [پروردگارا! آنان به اعتقاد خودشان، مرا گناهکار می دانند. می ترسم مرا بکشند]. اما وقتی پیامبر اسلام (ص) مرا مامور کرد تا سوره برائت را به سوی فرعونیان مکه ببرم و در موسم حج بخوانم، با وجودی که بسیاری از پهلوانان، پدران و برادران آنها را در جنگ کشته بودم ذره ای به دلم خوف نیامد و کسی را برای کمک و یاری نخواستم.

? صعصعة عرض کرد: یا علی: تو افضل هستی یا عیسی بن مریم (ع)؟ 

?امام فرمود: آنگاه که مادر عیسی (ع) خواست بچه اش را به دنیا بیاورد و زمان وضع حملش رسید از طرف خداوند فرمان رسید: مریم! از بیت المقدس بیرون رو، که اینجا جای زایمان نیست. اینجا عبادتگاه است و او به زیر یک نخل خشک پناه برد. اما وقتی مادر من در مسجدالحرام، آثار وضع حمل را دید و خواست از آنجا خارج شود ندا رسید: داخل خانه ما بیا؛ و دیوار کعبه شکافت و مادرم مرا در خانه خدا به دنیا آورد و سه روز مهمان پروردگارم بودم.

?صعصعه عرض کرد یا علی تو افضل هستی یا حضرت محمد مصطفی (ص)؟ 

?فرمود : من بنده ای از بندگان حضرت هستم.

چرا باید حجاب رعایت شود؟

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام شهریور, 1396

حجت الاسلام ماندگاری:

یه خانم بد حجاب به چهارگروه لطمه میزند :

✅ یک : در خیابان جوان عفیف نمیخواهد به چهره این خانم نگاه کند، بنابراین به خودش فشار می آورد و سرش را پایین می اندازد. پس این فرد اذیت می شود و حقش ضایع می شود زیرا میتوانست راحت در خیابان راه برود مثل وقتی که آلودگی هوا وجود دارد مجبور است که ماسک بزند. 

✅ دو : به جوان بی بند بار هم ظلم می شود ، زیرا این جوان وقتی خانم را در خیابان میبیند ، ازدواجش عقب می افتد. چون مجانی دارد نیازش را برطرف میکند ، فرد باید نیازش را با ازدواج تامین کند نه با هرزگی و چشم چرانی.

✅ سه : چنین خانمهایی به ما می گویند که چرا ازدواج هایمان عقب افتاده است ؟ متاعی که باید گران بفروشند دارند مفت در خیابان حراج میکنند یعنی دارند به خودشون ظلم میکنند.

✅ چهار : به متاهل ها هم ظلم می شود زیرا آقایان متاهل چشمشان به این خانم می افتد که خیلی مرتب است ، وقتی به خانه می روند خانم را در آشپزخانه می بینند که خیلی مرتب نیست و به خاطر همین ، قیافه ها را مقایسه می کند و شروع به بهانه گیری میکند و زندگی بهم میریزد.

پس بی حجابی حق الناس است.

آیا علی علیه السلام حکومت مقتدرانه داشت؟

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام شهریور, 1396

? حتما این جملات را از عموم مردم زیاد شنیده اید:

? چرا در جمهوری اسلامی مثل امیرالمومنین ع مقتدرانه عمل نمی کنند؟

? علی ع به محض اینکه کمترین فسادی از کسی می دید او را اعدام می کرد یا دستش را می برید.

? علی ع فرمود حتی اگر بیت المال را مهریه همسرانتان کرده باشید آن را از شما باز خواهم ستاند.

? علی ع به احدی باج نداد و هیچ وقت کوتاه نیامد.

? کلیت این سخنان درست است ؛ ولی سوال این است که آیا واقعا علی ع در این مرتبه از اقتدار بود؟ آیا دست همه دزدان را قطع کرد؟ آیا همه آشوبگران و فاسدان را اعدام کرد؟ آیا بیت المال را از مهریه زنان پس گرفت؟ آیا واقعا هیچ وقت کوتاه نیامد؟

? پاسخ به این سوالات ، چندین فکت تاریخی می طلبد. ولی در این مقاله فقط به نقل و نقد مهم مرحوم علامه اِربلی (استاد علامه حلی) اشاره می کنیم:

? و قد رواها أصحابنا عنه ع و على هذا يكون قد أفتى بها على مذهبهم فإنه كان ع ممنوعا في أيام خلافته عن كثير من إرادته الدينية حتى إنه أراد عزل شريح و قال عزب ذهنك و علت سنك و ارتشى ابنك فلم يمكن من عزله و الاستبدال به و كم مثلها مما منع عنه ع أن يجريه على الحق الذي لا لبس فيه حتى قيل له رأيك مع رأي عمر أحب إلينا من رأيك على انفرادك و الخطب جليل و بالله المستعان و لما قيل له ع رأيك مع رأي عمر أحب إلينا قال لعبيدة السلماني اقضوا كما كنتم تقضون فإني أكره الخلاف و كان عبيدة هذا قاضيا .

? اصحاب ما روایت کرده اند که حضرت امیر ع بسیاری از اوقات فتوایی غیر از نظر خود می داد و او در زمان خلافت خود ، از بسیاری از اموری که اراده خود بود منع شد ؛ تا جایی که قصد عزل شریح قاضی را داشت و به او فرمود: «ذهن تو از قضاوت فاصله گرفته ، سن تو بالا رفته و فرزند تو نیز رشوه خواری کرده» ، ولی با این حال نتوانست او را عزل کند و شخص دیگری را جایگزین او کند. و چه بسیار است از این قبیل که مانع او شدند که بتواند بر اساس حقی که در آن هیچ باطلی نیست کار خود را پیش برد!

تا آنجا که به او گفتند: اگر نظر خلیفه دوم را به نظر خود ضمیمه کنی برای ما خوشایندتر از آن است که فقط نظر خودت را اعمال کنی! پناه بر خدا! این سخن بسیار درشت است!

حضرت امیر ع به عبیده سلمانی که قاضی بود فرمود: همانطور که در دوران خلفای سابق قضاوت می کردید قضاوت کنید ؛ من اختلاف را خوش نمی دارم.

?كشف الغمة في معرفة الأئمة (طبع قدیم)، ج‏1، ص: 136

​حرف های خودمانی

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 15ام شهریور, 1396

 طلبه نوشت:

….تا حالا به ارامش یه بچه در اغوش مادرش فکر کردید ،انگار تموم دنیا تو دستاشه ،نه از چیزی می ترسه و نه نگران چیزیه ،چون مطمئنه اگه گرسنه باشه مادرش بهش غذا میده و اگه تشنه باشه بهش اب میده ……همه میدونیم چرا ‘چون بچه جزئی از وجود مادره ،اونو به دنیا اورده و زبون اونو میفهمه خالق مباشر بچشه.درست مثل وقتی که خالق نوع بشر،یعنی خدا ،خیلی واضح به ما میگه خودتونو در اغوش من بیندازید و با یاد من اروم بگیرید و دیگه از فقر و بیماری و رزق وفرزند اوری و….نترسید چون چون همه چی دست خودشه و به بهترین شکل موجود درستش میکنه پس نگران هیچ چیز نباش و اروم بگیر با ذکر الا بذکر الله تطمئن القلوب
به قلم خانم پرستو رهبری فر

از آنجا که شرح حال اولیاء خدا باعث بیداری از خواب غفلت می شود  مختصری از زندگینامه یک ولی خدا تقدیم می شود

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 15ام شهریور, 1396

هنگامه آوای دلنشین مناجات شعبانیه بر بلندای گلدسته‌های حرم مطهر حضرت رضا علیه‌السّلام ، در یکی از روزهای ماه شعبان (۱۲۹۵هـ. ق.) برابر با مرداد (۱۲۵۷هـ. ش.) در محله سرآب مشهد (واقع در پشت باغ نادری)، در خانواده حاجی ابراهیم یزدی پسری به دنیا آمد که پدر به دلیل عشق و ارادت به آستان مقدس حضرت رضا علیه‌السّلام ، نامش را «غلامرضا» نهاد چرا که سال‌ها به عشق غلامی آن حضرت، به دیار غریب نواز مشهد پا نهاده بود.

غلامرضا» دوران کودکی را به کمک پدر در مزرعه‌ای در اطراف شهر مشهد شتافت و در امر کشاورزی، بسیار خبره گردید. به همین جهت پدر با تحصیل و رفتن او به مکتب خانه مخالفت نمود و او را روانه کار ساخت. او کودکی تیزهوش و علاقه مند به علم بود. نقل شده است که شیخ غلامرضا بعدها در این باره می‌گفت:

«پدرم در مشهد کشاورزی داشت و وضعیتش خوب بود، من هم کشاورزی بلد بودم اما به علم علاقه داشتم. اگر چه پدرم مرا به دنبال کار می‌فرستاد ولی خودم دنبال درس می‌رفتم.

چون غلامرضا در کار رعیتی خیلی زرنگ بود، پدر با تحصیل وی مخالفت می‌نمود تا این که وی در حرم امام رضا علیه‌السّلام بست نشست و از تمامی کارها دست کشید. عمویش نزد پدر وی ضامن شد و چون پدر شوق و علاقه پسر خود را برای تحصیل دید، با تحصیل وی موافقت نمود.

سرانجام پدر با تحصیل غلامرضا موافقت نمود و او با عشقی وافر و همتی والا وارد حوزه علمیه مشهد شد.

شیخ غلامرضا،پس از تحصیل در مشهد به حوزه ی اصفهان میرود و از آنجا راهی نجف میشود ؛اندک زمانی پس از ورود به اصفهان، با عارفی والا و سالکی بلندمرتبه آشنا می‌شود و در درس او شرکت می‌نماید. پس از چند ماه به لطف تاثیر سخنان و مواعظ استاد کامل آخوند کاشی، میل به شب زنده داری و کناره گیری از مردم پیدا می‌کند. 

از دیگر موقعیت‌های خوب زندگی حاج شیخ، در اصفهان را می‌توان همزمانی حضور او، با حاج شیخ حسن علی نخودکی اصفهانی دانست.

شیخ غلامرضا یزدی به اعتراف اهل علم از مجتهدان و بزرگان عصر خود بود.

آیت الله سید جمال گلپایگانی که در آن زمان با شیخ هم دوره بودند و در نجف ساکن بودند، خطاب به یزدیها می گفتند:

خوشا بحالتان، خوشا بحالتان! به ایرانیها بگویید شیخ غلامرضا حجت زمان است، مثل من ۲۰ نفر در نجف هست که بعضی مجتهد یا مرجع تقلید شده اند ولی هیچ یک شیخ غلامرضا نمی شوند

جناب شیخ به نقل از دوستان، علاوه بر ارتباط روحی، توفیق زیارت آقا امام زمان ارواحنا فداه را نیز یافته بود و مورد توجهات خاص آن حضرت بود.

در یکی از سفر هایی که شیخ به شهر مقدس مشهد داشتند، همینکه متوجه شدند که یکی از روستاهای دور افتاده ی مشهد واعظ ندارد، سریعا داوطلب رفتن به آن روستا شدند، و وقتی یکی از علما مشهد به ایشان می گوید آقا شما تازه از راه رسیده اید، بهتر است بروید برای زیارت. شیخ در جواب گفته بود: امام رضا علیه السلام همه جا هست حضرت زائر زیاد دارد ولی نوکر کم دارد، من می روم و نوکری امام رضا علیه السلام را می کنم.

?حاج شیخ علاوه بر این که ساده زیست بود و زندگی شخصی خود را تنها از راه منبر و تبلیغ تامین می‌نمود توجه بسیاری به مستمندان و نیازمندان داشت. نقل شده است که حاج شیخ منزل خود را جهت کمک به مستمندان، بیست و هفت بار فروخت و هر بار که دوستان و نزدیکان از چنین اقدام حاج شیخ باخبر می‌شدند، با تهیه پول، دوباره آن خانه را می‌خریدند و آن را به حاج شیخ بر می‌گرداندند.

قحطی دوران جنگ جهانی دوم، ایران را هم در بر گرفته بود اما با توجه به درایت و تلاش حاج شیخ، تلفات آن در یزد بسیار اندک بود.

شیخ با نور معنویت خود، قلوب یهودی ها و زرتشتیان یزد را نیز مسخر خویش کرده بود، یهودیان یزد الطاف و کرمات بسیاری از شیخ دیده بودند؛ بخصوص در جنگ جهانی دوم، در حالی که فقر شدید و گرسنگی همه را تحت فشار گذاشته بود؛ حاج شیخ کیسه کیسه آرد به خانه مردم شهر می برد، یهودیان را نیز فراموش نمی کرد و برای آنها هم آرد می برد، وقتی اطرافیان شیخ اعتراض می کردند و می گفتند او یهودی است، شیخ می فرمود: مگر یهودی خوراک ندارد!؟ مگر یهودی گرسنگی نمیفهمد؟!

همین کرامات اخلاقی شیخ سبب شده بود تا یهودیان، متعجب از سیره شیخ، دلباخته او شده و احترام فوق العاده برای ایشان قائل باشند، یکی از یهودیان یزد پیرمردی بود که سالیان سال خادم کنیسه قدیمی شهر یزد بود، این مرد علاقه بسیاری به شیخ داشت و احترام خاصی برای ایشان قائل بود و وقتی مسلمین از علت ارادت او می پرسیدند جواب میداد: در زمان قحطی که نان کم بود، نانواها به خاطر یهودی بودن، نان به ما نمیدادند.

وقتی شیخ از این موضوع مطلع شد، باهمکاری فرزندش، نیمه های شب به در خانه ما می آمد و کیسه های آرد را در منزل ما می گذاشت و می رفت؛ لذا برای ما در آن زمان شیخ از موسی هم برای ما بالاتر بود و به همین علت است که ما هرگاه اسم ایشان را می شنویم، برایش طلب آمرزش می کنیم.

?یکی از صفات بارز اولیاء خدا صبر واستقامت آنان در برابر فشار های مختلف زندگی است. یکی از این فشارها، مصیبت مرگ فرزند دلبندی است که در راه خدا و دین او تلاش می کند و مرحوم حاج شیخ پس از سفر خانه خدا به همراه فرزند دلبندش شیخ محمود به قم مشرف شدند و حضرت ایت الله بروجردی به افتخار ایشان مجلس درسی ترتیب دادند

پس از چند روز بیماری سخت فرزند شیخ را راهی بیمارستان کرد و پس از مدت کوتاهی جان به جان آفرین تسلیم کرد و وقتی علمای حوزه به احترام حاج شیخ درس را تعطیل کردند او گفت: ما درس را تعطیل نمی کنیم و پس از درس بر جنازه فرزند عزیزش نماز خواند و وقتی خواستند جنازه را دفن کنند، حاج شیخ محاسن خود را به روی دستش گرفته بود و می گفت: ((بار الها،این امانت را خوب نگهداری کردم،بعد از تشرف به حج و زیارت خانه ات، اینک آن را به تو بر می گردانم.))

?در مدت اقامت شیخ درنجف، یکی از سال ها، بیماری وبا در آن شهر شیوع یافت،بطوری که روزانه ۴۰۰ نفر در شهر نجف در اثر بیماری جان می سپردند. در این میان گروه زیادی از طلاب نیز به این بیماری مبتلا شده بودند که در اثر شدت بیماری حتی قادر نبودند رخت و لباس های خود را بشویند

شیخ غلامرضا به خلقی کریمانه و روحی سر شار از مهربانی و محبت، شب ها تمام لباس های طلاب را در چادری می پیچید و آنها را برای شستن به کنار شط فرات می برد و پس از خشک کردن لباس ها، دوباره آنها را به دوش می گرفت و تا نجف می آورد و نیمه های شب بدون اینکه بفهمند، یک یک لباس ها را جلوی در اتاق طلاب می گذاشت و می رفت

?یکی از مسائلی که مرحوم حاج شیخ به آن اهمیت خاصی می داد، اقامه نماز جماعت بود. ایشان تقریبا همه ایام سال نمازهایشان را به جماعت می خواند.ایشان حتی در حال بیماری و در اواخر عمر با وجود کهولت سن نیز مقید بود نمازش را به جماعت ادا کند.

در یکی از روزها در ایام بیماری و کهولت سن جناب شیخ، مردم مدتی برای آمدن او برای اقامه نماز منتظر شدند و وقتی انتظار طولانی شد، ایستادند تا نماز را فرادا ادا کنند، درست در همین زمان حاج شیخ با حال بیمار و رنجورش وارد مسجد شد و فرمود: هرگاه دیدید شیخ برای نماز به مسجد نیامد، به خانه اش تابوت ببرید.

همچنین آن مرحوم به ادای نماز مستحبی بسیار اهمیت می داد و از هر فرصتی برای نماز خواندن استفاده می کرد و در پاسخ کسانی که سوال می کردند: ما نمی دانیم شما در نماز چه دیده اید که آنقدر نماز می خوانید؟

می فرمود: “اگر شما بدانید از این جا تا چند کیلومتر راه، روی زمین اشرفی ریخته است، اولی را که برداشتید، دومی را هم بر می دارید و تا به آخر همین کار را می کنید، نماز ارزشش خیلی بالاتر از اشرفی است، نماز گنج است، ارتباط بنده با آفریننده است، آن هم ارتباط مستقیم!”

لذا جناب شیخ، گاهی وقتی که قرار بود در جایی منتظر کسی باشد، همان جا به نماز می ایستاد و از وقتش برای نیایش با معبود استفاده می کرد.

در روز رحلت شیخ، عده ای از یزدیها که به کربلا مشرف شده بودند در حرم متوجه می شوند که عده ای از مردم جنازه ای را دور حرم امام حسین علیه السلام طواف می دهند. آنها می پرسند: این جنازه کیست؟ جواب می دهند: جنازه شیخ غلامرضا یزدی است که امروز فوت کرده است و بعد از چند دور طواف جنازه به دور حرم مطهر سیدالشهدا علیه السلام آن را به بیرون حرم می برند

زائرین یزدی به دنبال طواف کنندگان از حرم بیرون می آیند، ولی نه اثری از جنازه می بینند و نه از طواف کنندگان، آنها که غرق در حیرت و تعجب بودند برای اینکه مطمئن شوند تلگرافی به یزد می زنند و از حال شیخ می پرسند که در جواب می شنوند شیخ در همان روز فوت کرده است.

یقینا این ملائکه بودند که پیکرش را به عطر حریم حسینی معطر می نمودند و با تربت کربلا متبرک می کردند.

محبوبیت حاج شیخ در میان عامه مردم مسلمان و غیر مسلمان آن قدر بود که زرتشتیان، از مردم اجازه خواستند تا پیکر حاج شیخ را در قسمتی از راه تشییع کنند

صبح فردا، با اجتماع گسترده مردم، آیة الله صدوقی بر پیکر حاج شیخ نماز اقامه نمود. حضور زرتشتیان و یهودیان در میان جمعیت چشمگیر بود

خیل عزاداران، پس از یک شبانه روز گریه و شیون و پشت سر گذاشتن مسافت شصت کیلومتری ـ از طزرجان تا یزد ـ جنازه را در کنار ضریح امامزاده جعفر که از نوادگان امام صادق علیه‌السّلام است، جای دادند و پس از ساعتی پیکر پاک این عالم بزرگوار را در بقعه جنوبی، که دری به مسجد دارد، دفن نمودند

نثار روح پاکش صلوات

ویژگیهای یک نوشته خوب

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 15ام شهریور, 1396

با آنکه همه اجزاي نوشته همچون تار و پود یک قالی در هم تنیده اند، می توان به هنگام نقد و ارزیابی آن، دو اقلیم را از هم بازشناخت؛ یکی گستره محتوا و پیام، و دیگري قلمرو قالب و آیین. از این رو، می توان ویژگی هاي نوشته خوب را نیز در این دو قلمرو ارزیابی کرد: پیام (محتوا) و آیین(قالب)…    .

ویژگی هاي نوشته خوب از حیث پیام

یک. تناسب با مقتضیات زمان

نوشته خوب باید با نیازهاي روزگار خود همساز و دمساز باشد. گذشته از اصول ثابت اعتقادي و برخی احکام عملی که در همه روزگاران ثابتند، دیگر اصول و فروع را باید به تناسب مقتضیات زمان دریافت و به خواننده انتقال داد… .

 دو. هماهنگی با نیاز مخاطب

نوشته خوب پیش از شکل یابی و استوار شدن، مخاطب خود را ارزیابی می کند… .

سه. اصالت و استواري مفهوم

نوشته خوب باید مبانی و اصول خود را از سرچشمه اي وام بگیرد که تشنگی انسان و جهان را سیراب کند، نه آن که او را به امید آب به سوي سراب بکشاند. نویسندگانی که اصول فکري خویش را از شرق و غربِ اندیشه اي وام می گیرند، حتّی اگر مطلب خُنثا بنویسند - البتّه به اعتقاد ما، مطلب خُنثا وجود ندارد به هر حال روزي خواننده خود را به بیراهه می برند… .                          

                                       ( برگرفته از کتاب بربال قلم ، نوشته سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)) 

                                                                                                                        ادامه دارد .

 

معاون پژوهش

 

 

 

 

مراقبه روزانه

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 15ام شهریور, 1396

بهترین راهی که انسان را از #دروغ_گفتن باز می‌دارد این است که توجه پیدا کند که #دروغ_گفتن مذموم‌ترین صفات است

و به واسطه #دروغ، مورد قهر و غضب الهی واقع میشود .

و در آخرت به آتش دوزخ ???

گرفتار خواهد شد .

و در دنیا دیر یا زود #دروغ او فاش و حقیقت امر آشکار می‌گردد .

و او بین مردم رسوا و مطرود و منزوی خواهد شد .

و دیگر کسی برای سخن او ارزش و اعتباری قائل نیست .

و در واقع مرده‌ای در میان زندگان است .

امیرالمومنین علیه السلام می‌فرماید: 

?#دروغگو با مرده برابر است؛ زیرا برتری انسان زنده بر مرده این است که مردم به او #اعتماد می‌کنند 

و برای سخن او ارزش قائل هستند 

اما هنگامی که به سخن او اعتمادی نباشد زندگی او پوچ و باطل است. 

♦️تصنیف غرر الحکم و درر الکلم-ج1-ح2113♦️

از طرفی انسان با شناخت ریشه‌های #دروغ و قطع آن می‌تواند خود را از آلودگی به #دروغ و ابتلاء به این آفت خطرناک مصون دارد. 

⛔️⛔️پس امروز تا آخر روز به عواقب #دروغ_گفتن فکر میکنیم و از همین طریق سبی بر آن داریم تا این گناه زشت و زننده را ترک کنیم

​اثبات امامت امام علی علیه السلام

نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 15ام شهریور, 1396

1. آیه تبلیغ: ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای، و خداوند تو را از (خطرهای احتمالی) مردم نگاه می دارد، و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند» 

خداوند متعال پیامبرش را با شدت هر چه تمامتر امر فرمود که رسالت خود را ابلاغ نماید و طبق روایات، پیامبر اکرم (ص) به دنبال نزول این آیه، در جایی به نام غدیر خم، حضرت علی(ع) را با عبارت مشهور «هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست.» به جانشینی خود برگزید.

2. آیه ولایت: «ولی و سرپرست شما تنها خداست و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده اند و نماز را به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند».

بسیاری از مفسران و محدثان گفته اند که این آیه در شأن علی (ع) نازل شده است.

«سیوطی» از دانشمندان اهل سنت در تفسیر «الدر المنثور» در ذیل این آیه از «ابن عباس» نقل می کند که: «علی (ع) در حال رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر (ص) از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علی (ع) اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است»، در این هنگام این آیه نازل شد.

همچنین از دانشمندان اهل سنت «واحدی » و «زمخشری » این روایت را نقل کرده و تصریح کرده اند که آیه «انما ولیکم الله …» درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.

فخر رازی در تفسیر خود از عبدالله بن سلام نقل می کند، هنگامی که این آیه نازل شد، من به رسول خدا (ص) عرض کردم که با چشم خود دیدم که علی(ع) انگشترش را در حال رکوع به نیازمندی صدقه داد به همین دلیل ما ولایت او را می پذیریم! وی همچنین روایت دیگری نظیر همین روایت را از ابوذر در شأن نزول این آیه نقل می کند. 

طبری نیز در تفسیر خود روایات متعددی در ذیل این آیه و شأن نزول آن نقل می کند که اکثر آنها می گویند: درباره حضرت علی(ع) نازل شده است.

مرحوم علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر، نزول این آیه درباره حضرت علی را با روایاتی از حدود بیست کتاب معتبر از کتاب های اهل سنت، با ذکر دقیق مدارک و منابع آن، نقل کرده است.

در این آیه، ولایت حضرت علی(ع) در ردیف ولایت خدا و پیامبر(ص) قرار داده شد.

3. آیه اولی الامر: «ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا (ص) و اولی الامر از خودتان را .

از سویی دانشمندان گفته اند که آیه اولی الامر درباره حضرت علی (ع) نازل شده است.

مثلا «حاکم حسکانی» حنفی نیشابوری (مفسر معروف اهل سنت) در ذیل این آیه پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان «اولی الامر» بر علی (ع) تطبیق شده است. 

در تفسیر «البحر المحیط» نوشته «ابوحیان اندلسی مغربی» در میان اقوالی که درباره اولی الامر نقل کرده از مقاتل و میمون و کلبی (سه نفر از مفسران) نقل می کند که منظور از آن، ائمه اهل بیت (ع) هستند. 

«ابوبکر بن مؤمن شیرازی» (از علمای اهل سنت) در رساله «اعتقاد» از ابن عباس نقل می کند که آیه فوق درباره حضرت علی (ع) نازل شده است. 

از سویی دیگر در این آیه شریفه با سبک و سیاق واحد و عدم تکرار لفظ (اطیعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولی الامر واجب شده است و از این جهت اولی الامر معصوم است (و الا دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معنی نداشت) همانطوریکه خدا و پیامبرش معصومند. و طبق آنچه در روایات آمده، معصومین منحصر در امامان شیعه اند.

آنچه بیان شد تنها بخشی از احادیثی بود که از کتب اهل سنت و راویان مورد قبول آنان و همچنین از کتب شیعه تنها درباره سه آیه، از آیاتی که درباره ولایت و امامت حضرت علی (ع) نازل شده است بیان گردیده و پیرامون این آیات و آیات دیگر نکات قابل توجه دیگری در میان کتب اهل سنت وجود دارد که برای اطلاع بیشتر باید به کتاب های معتبر مراجعه کرد.