تغییر آدرس وبلاگ
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع)با سلام و احترام
بدینوسیله به اطلاع می رساند :
وبلاگ حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام به آدرس ذیل تغییر یافت :
http://Bagherolum-ghods.kowsarblog.ir
خواهشمندیم برای استفاده از مطالب وبلاگ مدرسه علمیه به
آدرس جدیدمراجعه کنید.
با تشکر
عالم ذر و حکم عقل نسبت به آن
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام تیر, 1395بدون تردید باید گفت زندگی با بدن مادری، اولین دوران زندگی هر انسانی نیست. هر کس که در این دنیا زندگی می کند، زندگی های دیگری نیز داشته و خواهد داشت. آنچه همه بدان معتقدیم، زندگی در جهان آخرت است. اما بحث فعلی ما در مورد جهان آخرت نیست. بلکه قصد داریم به عوالم قبل از این دنیا نظر کنیم.
همۀ انسان ها قبل از ورود به عالم دنیا، حداقل در دو عالم دیگر نیز زندگی کرده اند. این دو عالم عبارتند از:
– عالم ارواح
– عالم ذر
خصوصیت اصلی عالم ذر (یا بهتر بگوییم عوالم ذرّ) این است که روح انسان در آن عالم دارای بدنی ذرّه ای بوده است. به همین دلیل هم هست که به عالم ذرّ معروف شده است.
چه شد که به عالم ذر معتقد شدیم؟
شاید بتوان گفت که اعتقاد به عالم ذرّ از ویژگی های مختص مسلمانان است. دلیل این امر هم وجود آیاتی در قرآن کریم است که دلالت بر وجود عالم ذرّ می کند.
اصلی ترین این آیات، آیه 172 سوره اعراف می باشد:
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ.
و(به خاطر بیاور) زمانى را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مىدهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم؛ (و از پیمان فطرى توحید بىخبر ماندیم)»!
آیات دیگر:
آیات 60 و 61 سوره یس، آیه 56 سوره نجم، آیه 101 سوره اعراف، آیه 158 سوره انعام، آیه 11 سوره فصلت، آیه 30 سوره روم، آیه 7 سوره احزاب و چند آیه دیگر.
علاوه بر آیات فوق، روایات زیادی در منابع روایی شیعیان و اهل تسنن، وجود دارد که به صراحت بر وجود این عالم، تأکید می کنند.
آیا عالم ذر عقلی است؟
قبل از پاسخ به این سوال باید بدانیم که نسبت عقل با گزاره های اعتقادی، سه گونه است:
1- برخی گزاره ها را ثابت می کند.
2- برخی گزاره ها را نفی می کند. یعنی می گوید امکان ندارد.
3- نسبت به برخی گزاره های ساکت است. یعنی هیچ حکمی ندارد. چنین گزاره هایی را «فرا عقلی» می نامیم. عقل در مورد این امور، نه می گوید «حتما باید باشد» و نه می گوید «قطعا درست نیست». به تعبیر بهتر، اساسا عقل نمی تواند حرفی بزند. این گزاره ها، از دایره اثبات عقل خارج اند.
آموزههای دینی چه چیزهایی را موجب برکت در زندگی میدانند؟
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام تیر, 1395برخی از عوامل خیر و برکت در زندگی فردی و اجتماعی عبارت است از:
۱. ایمان و تقوا
در قرآن و حدیث به اثر عمیق ایمان و تقوا در زندگى مادى انسانها، اشاره شده است:[۱]
«و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و پرهیزکارى پیشه میکردند، یقیناً [درهاىِ] برکاتى از آسمان و زمین را بر آنان میگشودیم، ولى [آیات الهى و پیامبران را] تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالى که همواره مرتکب میشدند [به عذابى سخت] گرفتیم».[۲]
امیرالمومنین علیه السلام: «شما را به تقوای الهی، سفارش میکنم …؛ زیرا هرکس تقوا پیشه کند، سختیها، پس از آنکه نزدیک شدهاند، از او دور میشوند … و رحمت، پس از آنکه رمیده است، به او مهربان میگردد و [چشمه] نعمتها، پس از آنکه خشکیده، بر او جوشان میشود و [بارانِ] برکت، پس از آنکه نَم نَم گشته است، بر او سیلآسا میگردد».[۳]
امام صادق علیه السلام درباره این سخن خدای متعال که: «مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب»؛[8] یعنى در آنچه به او داده، برکت قرار میدهد.[۵]
۲. عدالت ورزی
امیرالمومنین علیه السلام: «به سبب عدالت، برکتها افزونى مییابند».[۶]
امام صادق علیه السلام: «اگر میان مردم دادگرى شود، همه بینیاز میشوند، آسمان روزى خود را فرو میریزد، و زمین به اذن پروردگار متعال، برکت خویش را بیرون میآورد».[۷]
۳. صله رحم
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: «هر کس خوش دارد که عمرش طولانى و روز یاش فراوان شود، تقوای الهی پیشه کند و صله رحم نماید».[۸]
امام على علیه السلام:
«برترین چیزى که وسیلهجویان به آن متوسّل میشوند، ایمان به خدا و پیامبرش … و صله رحم است، که مایه فزونى ثروت و تأخیر افتادن اجل است».[۹]
۴. اطعام
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: «برکت، به خانهاى که از آن به مردم نیکى برسد، سریعتر میرسد تا فرو رفتن تیغ در کوهان شتر یا رسیدن سیل به پایان [مسیرِ] خود».[۱۰]
۵. سلام دادن به هنگام ورود به خانه
یک کلام ختم کلام
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام تیر, 1395دوری از دوستان سخت است و سختتر آن هنگامی است که دوست مسجدیات را دیگر نبینی. دوستی که عادت کرده بودی در صفهای نماز جماعت با او گرم بگیری و اگر حال نداشتی نمازهای صبح به مسجد بروی، میدانستی که او آنجاست و دست دعا بهسوی آسمان بلند کرده و تو را هم فراموش نمیکند.
دوری از دوستان سخت است و سختتر آن هنگامی است که قرار هفتگیات با او شرکت در نماز جمعه باشد. نماز وحدت و بصیرت. بله دوری از یک رفیق هیئتی سخت است. رفیقی که کارهای یک هیئت را به دوش میکشید و در مسیر امام غریبش حسین علیهالسلام از جانش خرج میکرد و چه زیبا بر پیراهن عزای حسین نقش زده بود: البلاء للولاء; بلاها برای عاشقان است.
چه دوستی را از دست دادیم. دوستی که جوانان یک محل را همدل و همزبان میکرد. آن چیزی که خیلیها راهش را نمیدانستند و او خوب میدانست. آری همگان او را دوست داشتند و او نیز همگان را با خدا آشتی میداد.
آری اگر با او هم مسیر کربلا میشدی و گامهای او را از نجف تا کربلا دیده بودی میدانستی این قدمها سالهاست تنها راهی گنبد و بارگاه حسینی نیست؛ این قدمها تنها و تنها بهسوی شهادتی حسین مانند درحرکت است. گامهایی تا شهادت و تکرار یک آرزو.
داستان این پاها عجیب است. پاهایی که یک بسیجی را برای دفاع از ولایت به صحنه میکشد و مقابله با مزدوران فتنهگر ۸۸ را وظیفه خود میداند هرچند که زخمی هم شوند. داستان پاهایی که راه نجف تا کربلا را با جنون پیموده، داستان پاهایی که خانه و زندگی او را زمینگیر نکرد. داستان پاهایی که او را پای تخته کشاند تا بنگارد:
هرکس مهر امام خمینی و مقام معظم رهبری را در دل نداشته باشد مطمئن باشد اگر در زمان یکی از امامان معصوم هم باشد مهر آنها را در دل نخواهد داشت.[۱]
عجیب است این پاها و عجیب تاریخ این نوشته است؛ ۹۴/۱۰/۱۲ تنها ۱۰ روز قبل از شهادت! نوشتهای که صداقت آن را با خون سرخ امضا کرد و به ما راه را نشان داد. آری او خون سرخ خود را داد تا راه را برای ما روشن کند. تا حجت را بر ما تمام نماید. تا دیگر بهانهای نداشته باشیم.
این جملات است که خط پایانی بر روحانیت هراسیها و اسلام ستیزیها شده و نقشههای دشمنان ولایت فقیه را نقش بر آب میسازد و شجاعتهای آنان است که چون خورشیدی راهنمای همه ما گردیده؛ راهی از جنس بصیرت، ولایت و عشق.
و من دیگر باید بگویم: دوست دلاورم پیامت دریافت شد.
میم مثل احمد، احمد متوسلیان
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام تیر, 1395احمد جان؛ در روز های اخیرخبر هایی مبنی بر زنده بودن و اسارت تان در بند دژخیمان صهیونیستی؛ قلوب مستضعفین جهان را مجددا به تپش انداخته…گویی که ندایی از جبراییل آسمانی نجوای امید به رجعتتان داده، به بازگشت کسی که شاید داروی درمان بسیاری از نسیان های این روز هایمان باشد…
در سال هایی که گرد مرگ بر بسیاری از دل ها پاشیده شده، رجعت شاهدی از جنس شهدا، صیغلی میتواند باشد بر این قلوب خسته…
این بار نه تابوت هایی شهید از فرزندان غریب متوسلیان، که بازگشت مردی از مردان اصحاب کهف، بعد از سال ها دوری از وطن، میتواند بند های اسارت را از چنگال نفوس اماره ای این دیار بگشاید.
حاج احمد!
میدانی 30 سال است همت هایی از جنس ابوحامد های افغانی ، احمد فیاض های حزب الله لبنانی، العامری های بدری عراق، حوثی های یمنی، سلمان های بحرینی، نمرهای قطیفی عربستان و زکزاکی های مظلوم آفریقا، منتظر بازگشت تان هستند؟! آن ها منتظرشنیدن رمز عملیاتی هستند که سال ها پیش وعده ی آن را دادید. فراموش نمیکنیم زمانی که عربده های مستانه ی اسراییل در اشغال خاک لبنان را شنیدید، به عده ای از حضرات سیاسی آن روز ها گفتید؛ “ما با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد، و عملیاتمان را علیه آنان شروع خواهیم کرد. هرکس با ماست بسم الله، هر کس با ما نیست خداحافظ…”
بیا که آهنگران آن روز ها از بس برای لشگریانت خواند؛ “ای لشگر صاحب زمان آماده باش آماده باش…” موهایش سپید شد، بیا که طاقت شروع عملیاتی که وعده اش را دادی در این شب های ظلمانی بی پایان ، برایمان طاقت فرسا شده… حاجی بیا که امروز رفقایت در شامات و عراق، پنجه در پنجه ی حرامیانی از جنس حرمله ها منتظر بشارتی پیغمبری، از نوع جنگ بدرش هستند.
اصلا مگر نه این که خود خدا آیات و نشانه هایش را برای برهه های مختلف ذخیره میکند ؟ پس ای ذخیره ی این روزهای سخت ما! چرا هنوز در چاه کنعانیان بی وجدان گرفتار مانده..؟
حجاب ستیزی به بهانه چادر
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام تیر, 1395امروزه برخی حجاب ستیزی به بهانه چادر صورت میپذیرد و با بی اخلاقی عنوان میشود که چادر یعنی چه و چرا زنها باید چادر سر کنند، مگر حجاب اسلامی با چادر مشکی که ازنظر شرع کراهت دارد باید باشد و از این قبل بحثها.
در پاسخ، به این مباحث باید مطرح شود که حفظ حجاب و پوشش مناسب یک فضیلت اخلاقی در ارتباط با سلامت اخلاقی فرد و اجتماع است، که عمل به این فضیلت اخلاقی ریشه در فطرت بیآلایش انسان و برخاسته از اعتقادات و باورهای درونی افراد است. پوشش ظاهری افراد، بهویژه زنان را حجاب نامیده میشود، که مانع از نگاهها و اعمال غیراخلاقی نامحرمان هوس ران به آنان میشود.
اگر بخواهیم از فضیلت اخلاقی حجاب اسلامی بگوییم، بیتردید حجاب طبیعی و کامل همان است که در متون دینی اسلام مانند قرآن و حدیث ذکرشده است که بحث بسیار مفصل و دقیق دارد. ازاینرو، لازم است بهصورت مختصر توضیح دهیم.
دستور حجاب بانوان در اسلام، در دو بخش عمده آمده؛ اول پوشاندن بدن، بهجز صورت دستها از مچ. دوم پنهان داشتن زینتها؛ چه اینکه بدن زن بهطور طبیعی برای جنس مخالف جاذبه دارد و معمولاً موجب تحریک جنسی میشود. حال اگر علاوه بر زیباییهای طبیعی، زن به آراستن خود بپردازد و اندام آراسته خود را در معرض دید دیگران قرار دهد. طبیعی است که از بسیاری جوانان سلب آرامش نموده و موجب تحریک جنسی و گاهی فساد در جامعه میشود. و در مواردی نیز موجب گسستن پیوند خانواده و سست شدن الفت بین زوجها میگردد.
رعایت درست پوشش اسلامی از امور ضروری در پیشگیری از چنین مفاسدی است. بنابراین خانمی که ملتزم به ارزشهای اخلاقی اسلام است، هیچگاه با لباسهای رنگارنگ و تنگ که برآمدگیهای بدن را نشان میدهد و با تزئینات و آرایشهای مهیّج از خانه بیرون نمیآید. چه اینکه جایگاه اخلاقی این امور در خانه مقابل محرم خود است نحوه پوشش، آرایش و حرکات زن در اجتماع تا حد زیادی نشانگر شخصیت اخلاقی، نحوه فکر، گرایشها و الگوهای ارزشی اوست.
دانلود کتاب روزه می تواند زندگی تو را نجات دهد اثردکتر هربرت شلتون
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 13ام تیر, 1395تقدیم به تمام کسانی که در پی حفظ و بازیابی سلامتی خود هستند
و تقدیم به تمامی روزه داران …
کتاب #روزه می تواند زندگی تو را نجات دهد اثر دکتر هربرت شلتون.
در این کتاب به فواید روزه در درمان انواع بیماری ها اشاره شده است.
برای دانلود کلیک کنید
در دورانی که انسان نگرانی مادی هم ندارد،یاد خدا را باید در دل نگه دارد
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 13ام تیر, 1395۱۲ توصیه مهم رهبر انقلاب درباره وظایف تشکلهای دانشجویی
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 13ام تیر, 1395بیش از هزار دانشجو از جمله نمایندگان تشکلهای مختلف دانشجویی، عصر روز شنبه در دیداری صمیمانه و صریح با حضرت آیت الله خامنه ای، حدود ۵ ساعت از دغدغه های دانشجویی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نسل جوان سخن گفتند و دیدگاههای رهبری انقلاب را درباره «مسائل دانشجویی و دانشگاهی، وظایف مهم دانشجویان در روند مقاومت ملت و موضوعات و مسائل مختلف روز»، از زبان ایشان شنیدند.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با تأکید بر اینکه دیدارهای رمضانی با دانشجویان حقیقتاً شیرین و مطلوب است، گفتند: مطالب متنوع و دیدگاههای متفاوتی که در این دیدار مطرح شد، خوب و لذت بخش بود و نشانگر رشد سطح فکری و مطالبات قشر دانشجو است و نشان می دهد که با گذشت زمان، انگیزه های انقلابی و فکر روشن و استدلال متین در میان دانشجویان گسترش چشمگیر و روزافزونی داشته است.
ایشان دانشجویان را به انس بیشتر با قرآن و ادعیه توصیه کردند و گفتند: سخن اصلی من به دانشجویان تقویت ایمان است زیرا تنها با ایمان قوی می توان در مقابله با مشکلات و فشارها، مبارزه و مجاهدت کرد.
رهبر انقلاب اسلامی اوضاع خاص و حساس کنونی کشور را بسیار شبیه جنگ احزاب در زمان پیامبر(ص) دانستند و افزودند: امروز نیز همه دنیاپرستان و زورگویان عالم در مقابل جمهوری اسلامی ایران صف آرایی کرده و از همه جوانب آن را مورد حمله قرار داده اند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: در چنین شرایطی، کسانی که سست ایمان و شاید دارای گرایشهای درونی به دشمن هستند، اظهار یأس و ناامیدی و خود کم بینی می کنند اما افراد دارای ایمان مستحکم، هر قدر هم شرایط سخت تر شود، با عزم و اراده قوی تر ایستادگی می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر می خواهیم در مقابل جبهه استکبار ایستادگی کنیم و به عزت و شرف شایسته نظام جمهوری اسلامی برسیم، نیازمند حفظ و تقویت تقوا در رفتارهای شخصی و عمومی خود هستیم.
فیش چند ده میلیونی، نتیجه ی ضعف در معاد باوری
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 13ام تیر, 1395عوامل زیادی در رشد و تربیت هر انسانی می تواند موثر واقع شود، برخی از این عوامل گاه برای یک مقطع خاص از زندگی انسان موثر است و برخی نیاز به مقدمه سازی و نهادینه کردن ان از کودکی و استفاده از آن در زمان بزرگسالی است. ما در این مقاله سعی داریم به یکی از مهم ترین این عوامل که لازم است از کودکی آن را نهادینه نمود، بپردازیم.
اصلی از اصول دین
یکی از مهم ترین عوامل، معاد باوری و یاد مرگ در زندگی هر انسانی است. امام صادق علیه السلام در نقش بازدارندگی این عامل چنین بیان می فرمایند:
«یاد مرگ، شهوات غیر مشروع را در ضمیر انسان می میراند, ریشه های غفلت و نا آگاهی را می کَند, دل را به وعده های الهی تقویت می کند به طبیعت آدمی نرمی و رقت می بخشد, نشانه های هوا پرستی را در هم می شکند, آتش حرص را فرو می نشاند و دنیا را در نظر آدمی کوچک و حقیر می سازد» [1]
نشانه های فراموشی و غفلت از یاد مرگ در جامعه کنونی:
برای این مورد مصادیق متعددی را می توان برشمرد، اما ما در اینجا به دو مورد مختصر اشاره ایی میکنم:
الف: تجمل گرایی در ساخت و سازها و اسراف گرایی
از جمله نشانه های فراموشی و غفلت از یاد مرگ را می توان در تجمل گرایی ها و اسراف های بی حد و مرز در جامعه کنونی یافت. طبق آمار منتشر شده، میانگین مصرف نان، آب سالم آشامیدنی، سوخت و دیگر انواع انرژی، محصولات کشاورزی، مواد غذایی، دارو و پوشاک در کشور ما از استانداردهای بین المللی بالاتر است. [2]
همچنین وجود ساختمان سازی های مجلل و پر زرق و برق و یا تهیه دکوراسیون های آنچنانی اتاق مدیران و مسئولین و ده ها مورد دیگر، نشان از فراموشی این اصل مهم در زندگی است.
همچنان که در قران کریم نیز در داستان قوم عاد می خوانیم که انها بواسطه ی زور و قدرت و خانه های عظیمی که در دل کوه ساخته بودند به خود مغرور شده بودند و موجب شده بود که خدا و روز معاد را فراموش کنند.
«و کاخ ها [و قصرهای استوار] احداث می کنید که شاید جاویدان بمانید؟! و چون [به صورت خشونت بار براساس قوانین ظالمانه ای که وضع کرده اید، برای کیفردادن به مردم] وارد عمل می شوید زورمدارانه وارد می شوید.» [شعراء/ 130-129]
ب: رشد مفاسد اقتصادی:
یکی دیگر از عواملی که در قران کریم به ان اشاره شده، مربوط به مفاسد اقتصادی است:
« وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ أَلَا يَظُنُّ أُولَٰئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ[مطففین/1-4] وای بر کم فروشان! آنان که چون [از مردم کالایی را با] پیمانه و وزن می ستانند، پُر و کامل می ستانند و چون [چیزی را] به مردم با پیمانه و وزن می دهند کم می گذارند آیا اینان یقین ندارند که حتماً برانگیخته می شوند؟!»
ارادت به جوان انقلابی؛ توصیهی اکید قرآنی
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 13ام تیر, 1395یک- ارزش و اعتبار هر فردی به راهی است که انتخاب میکند. مسیر انتخاب شدهی انسان در زندگی، اگر مسیری ممدوح و پسندیده باشد، خود آن شخص هم ممدوح و پسندیده خواهد شد و البته عکس این مطلب هم صادق است. بر همین اساس، افراد مختلف از نگاه ما هم باید دارای رتبهبندی باشند و همه را نمیتوان یکسان دید.
این حقیقت بدیهی، در قرآنکریم هم مورد اشاره قرار گرفته است؛ آنجا که میفرماید: «پس آيا كسى كه مؤمن است مانند كسى است كه نافرمان است؟ [این دو] برابر نيستند.»[1]
دو- «ما نمیتوانیم از لحاظ ارزشی، یکسان بدانیم آن جوانی را که جوانیاش را، توانش را، نیرویش را، انگیزهاش را صرف اهداف عالیهی کشور میکند، با آن جوانی که دنبال شهوترانی و اشرافیگری و مانند اینها است. بله، از لحاظ حقوق اجتماعی، همهشان یکسانند امّا از لحاظ ارزشی بههیچوجه یکسان نیستند.»[2]
سه- ارزشنهادن به جوانان انقلابی و متدین، در واقع ارزشنهادن به اصل اسلام و انقلاب است؛ و علاوه بر آن، سبب رویآوردن سایر جوانان به مسیر صحیح هم میشود. متاسفانه برخی از مسئولان، نه تنها جرأت عمل به این آموزهی قرآنی را ندارند بلکه حتی در جهت تضعیف جوانان انقلابی هم عمل میکنند و با انگهایی مثل «افراطیگری» درصدد به حاشیه راندن آنها هستند.[3] به این قشر از مسئولان، توصیه میکنیم که به کلام صریح رهبر انقلاب، توجه کنند: «بنده به جوانِ انقلابیِ متدیّن ارادت دارم…آن جوانی که کار میکند، تلاش میکند، وقت خودش را، نیروی خودش را، گاهی اوقات پول ناچیز خودش را -که این را هم سراغ داریم- صرف هدفها میکند، صرف مجاهدت میکند، خب معلوم است…بنده از آنها همیشه حمایت کردهام، بعد از این هم حمایت خواهم کرد.»[4]
پینوشت:
[1] «أَ فَمَنْ کَانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کَانَ فَاسِقاً لاَ يَسْتَوُونَ.» (سجده/18)
[2] امام خامنهای، 25 خرداد 1395
[3] چنین رویکردی از سوی بعضیها در سالهای اخیر، سبب موضعگیریهای متعدد از سوی رهبر انقلاب شده است که به یک مورد آن اشاره میشود: «مسئولین کشور، جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ اینهمه جوانهای حزباللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّهی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند.» (18 شهریور 1394)
[4] امام خامنهای، 25 خرداد 1395
کشتند، به دریا ریختند، مدال دادند!
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 13ام تیر, 1395جرم بزرگ ملت ایران، تلاش خستگیناپذیر برای اسلامخواهی و رهایی از وابستگی بوده و هست؛ و چنین جرمی -از دیدگاه مستکبران و زورگویان عالم- غیرقابل بخشش است و حتما باید با مجازات، همراه باشد. 38 سال است که نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم دلبسته به آن را مورد آماج جنایتها و فجایع قرار دادهاند که فقط یک نمونه از آن، سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران با 290 مسافر بر فراز خلیج فارس است.
صبح روز دوازدهم تیرماه 1367 یک فروند هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران از بندرعباس به مقصد دبی در حال پرواز بود که توسط دو فروند موشکِ شلیک شده از عرشهی ناو آمریکاییِ وینسنس، سرنگون شد و همهی 290 سرنشین آن در این جنایت هولناک، جان باختند. از این جمع، 118 نفر زن و کودک بودند.
رونالد ریگان -رییسجمهور وقت آمریکا- در اظهارنظری وقیحانه، اعلام کرد که ایران باید از این حادثه درس بگیرد و جنگ با صدام را به پایان ببرد! یعنی برای نجات صدام بعثی از باتلاق خودساخته، مسافران بیدفاع و بیگناه یک هواپیما را کشتند و در دریا ریختند و این همان حقیقتِ شیطان بزرگ است. «هواپیمای مسافربری ما را در آسمان خلیج فارس، افسر آمریکایی با موشکی که از ناو جنگی شلیک کرد، ساقط کرد؛ قریب سیصد نفر مسافر در این هواپیما بودند، که همهشان کشته شدند. بعد به جای اینکه آن افسر توبیخ شود، رئیس جمهور وقت آمریکا به آن افسر پاداش و مدال داد. ملت ما اینها را فراموش کند؟ میتواند فراموش کند؟»[1]
با این حال، چرا اینروزها عدهای در تلاش برای پنهان کردن چهرهی زشت آمریکا هستند؟ چرا عدهای «حذف شعار مرگ بر آمریکا» را خواستار هستند و بیادبانه آن را به امام راحل هم نسبت میدهند؟ چرا عدهای با مودب نامیدنِ رییسجمهور آمریکا سعی در تطهیر چهرهی او در نگاه مردم ما را دارند؟
«آمریکا را بشناسیم…آن کسانی که امروز سعی میکنند از این هیولا یک چهرهی موجّهی معرّفی کنند، اینها دارند خیانت میکنند؛ اینها دارند جنایت میکنند. این کسانی که این حقیقت روشن را کتمان میکنند، این دشمنی خباثتآلود را در زیر پردههای توجیه میپوشانند، اینها دارند خیانت میکنند به این ملّت.»[2]
پینوشت:
[1] امام خامنهای، اول فروردین1388
[2] امام خامنهای، ششم تیر 1394
ادعای شیعه گری، کافی نیست...
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 13ام تیر, 1395
بسیاری از افراد اینگونه تصور می کنند، که چون داشتن محبت اهل بیت دارای فضائل و اهمیت بیشماری است، داشتن این محبت به تنهایی، می تواند خود عاملی برای بخشیده شدن گناهان و حضور بی دردسر در بهشت برین باشد.
در این مقاله سعی داریم به درستی یا عدم صحت این طرز فکر بپردازیم؛ که در ابتدا لازم ست گریزی به ضرورت وجود این محبت بزنیم:
ضرورت دوستی اهل بیت:
همانطور که مورد محبت واقع شدن از سوی دیگران یک نیاز طبیعی است، مهروزی نیز یک نیاز طبیعی و فطری بشر است. اما چه زیباست که انسان در بذل محبت کسانی را برگزیند که در نیکی و فضل در کمالند.
در قرآن کریم نیز به چنین محبتی سفارش و توصیه شده است:
« قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[شوری/23] بگو: من بر انجام امر رسالت، از شما مزدی نمی خواهم مگر دوستی و محبت درباره نزدیکانم.»
و اما در اهمیت وجود آن، امام علی علیه السلام می فرمایند:
«لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتی یسال عن اربع … و عن حبنا اهل البیت[1]
در روز قیامت هیچ بنده ای قدم برنمی دارد مگر اینکه از چهار چیز سؤال می شود … [که چهارمین سؤال ]از دوستی ما اهل بیت خواهد بود.»
و یا در روایتی دیگر می خوانیم:
«اگر بنده ای هزار سال خداوند را عبادت کند و اعمال نیک هفتاد و دو پیامبر را هم به جا آورد، خداوند از او نخواهد پذیرفت تا اینکه ولایت ما را بپذیرد و گرنه خداوند او را به صورت به جهنم خواهد انداخت.»[2]
تا اینجا مسلم و قطعی شد که محبت اهل بیت امری لازم و ضروری ست و شکی نیست که اگر کسی دارای محبت و ولایت اهل بیت علیهم السلام باشد، یقینا اهل نجات است ولی نکته قابل توجه در فهم و برداشت اشتباهی است که از معنای محبت شده است.
معنای محبت:
در کتاب مجمع البحرین در لغت ولایت مىگوید: «ولایت دوستى اهلبیت (علیهم السلام) و پیروى کردن ایشان در اوامر و اقتداء نمودن بایشان در اعمال و اخلاق است» [3]
در معنای عرفی نیز اگر شخصی به معشوقه ی خود تنها ابراز محبت کند و به خواسته ها و علاقه های معشوقه بی اعتنا باشد، او را شخصی سفیه خطاب می کنند. چرا که معنای محبت زمانی تحقق می یابد که به همراه ان اطاعت و پیروی نیز آمده باشد.
ادعاى شیعه گری کافی نیست…
برگزاری مراسم اعیاد شعبانیه + تصاویر
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 27ام اردیبهشت, 1395
مراسمی با محوریت اعیاد شعبانیه در حوزه علمیه باقرالعلوم برگزار گردید
در این مراسم که با حضور اساتید و کادر و طلاب برگزار گردید با برنامه های متنوعی همراه بود .
در شروع مراسم با تلاوتی چند از کلام الله مجید و پخش سرود ملی آغاز شد و پس از آن
با نمایش کوتاهی از طلاب ادامه پیدا کرد و نظر همگان را جلب کرد . موضوع این نمایش
شفاعت امام زمان بود در طول اجرای مراسم دکلمه خوانی و پخش کلیپ و شعر خوانی
یکی از شاعران حوزه علمیه سبب برانگیختن روح میهمانان شد .
درپایان پذیرایی مختصری انجام شد و کام طلاب شیرین شد.