موضوع: "متن"
انجمن حجتیه
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع)
? از گروه هایی اند که از بیش از نیم قرن پیش، در بحث های مهدویت کانون توجه بوده اند. این انجمن در سال ۳۲ ه.ش با هدف مبارزه با بهائیت (که در دستگاه پهلوی هم نفوذ کرده بود) با تلاش شیخ محمود ذاکرزاده تولایی(حلبی) با همکاری جمعی از متدیّنین راه افتاد. وجود بندی در اساسنامه آنان، انقلابیون پیش و پس از انقلاب را بشدت ناراحت کرده بود: “انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت".
? بیشتر افرادی که توسط انجمن از بهائیت برمیگشتند، توبه نامه ای مینوشتند که متون بسیاری از آن در کتابخانه آستان قدس موجود است. پیش از انقلاب تاییدیه هایی از برخی مراجع داشتند که هنوز به آن استناد میکنند. نیروهای تربیت شده آنان به سه دسته تقسیم شدند: برخی مخالف انقلاب، برخی موافق انقلاب، و برخی بی تفاوت. انجمن حجتیه چند ماه قبل از انقلاب (شهریور۵۷) مواضعش در رابطه با سیاست را تغییر داد و با انقلاب همراه شد. پس از انقلاب از سوی برخی رهبران انقلابی، انجمن بعنوان یک عنصر خطرناک معرفی شد.
? مثلا امام خمینی که روزگاری آقای حلبی را تایید میکرد، به تدریج به حرکت انجمن بدبین شد و حمایت خود را قطع کرد. و آنان پس از کش و قوس ها، در سال ۶۲ ه.ش ضمن بیانیه ای، بطور رسمی تعطیلی خود را اعلام کردند. اکنون که حدود ۳۵ سال از انحلال آنان میگذرد، هر از چندی، برخی جناح ها باز از نفوذ انجمن سخن میگویند.
دارندگان فیش های نجومی این حکایت را بخوانند
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 22ام تیر, 1395آیه ها:
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ مومنون/8
و مؤمنین كسانىاند كه امانتها و پيمان خود را مراعات مى كنند
آینه:
حکایت؛ یکی از علمای تبریز در عصر زعامت و مرجعیت شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) به نجف آمد، وقتی چشمش به ایشان افتاد گفت: من از برخوردی که در دوران طلبگی صاحب جواهر با وی داشتهام او را میشناسم؛ زیرا روزی خواستم مبلغی را بین طلاب تقسیم کنم، وقتی بررسی و حساب کردم دیدم به هر طلبه یک تومان میرسد، شروع کردم به تقسیم تا آن که به آقا محمدحسن رسیدم به او گفتم: این یک تومان سهم شما است بفرمائید، گفت: نه من نمیگیرم. علت را جویا شدم گفت: من برای امروز بیش از دو ریال احتیاج ندارم و برای روزهای آینده از حقوق شرعی چیزی نمیگیرم، از کجا معلوم که من بعداً زنده باشم و بتوانم در قبال مصرف آن خدمت کنم.
بالاخره پیش یکی از کفشدارهای حرم رفتیم یک تومان را خرد کردیم و ایشان تنها دو ریال که هزینه بسیار کم برای یک روزش بود برداشت.
آری، چنین بودند مردان پاک و جواهر نویسان، این است شخصیتی که جواهرش بیش از یک قرن است مورد استفاده همه فقها و محور تعلیم و تعلم همه حوزه هاست.1
هم بنوش و هم بپوش اما فقظ شمع بیت المال را خاموش کن
1. با اقتباس و ویراست از کتاب سیمای فرزانگان
اولین شهید مدافع حریم حجاب
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 21ام تیر, 1395
رضا خان در سفر به ترکیه و دیدار با آتاترک تصمیم به کشف حجاب زنان ایران گرفت و ابتدا با کشف حجاب زنان درباری و خانواده خود می خواست با علنی کردن آن قانون کشف حجاب را اجرایی کند.
در نوروز 1306 در زمان تحویل سال که جمعیت کثیری از مردم در حرم و اطراف حرم مطهر حضرت معصومه(س) حضور یافته بودند؛ همسر رضا خان با سر برهنه به همراه ملازمانش قصد ورود به حرم را داشت.
آیت الله شیخ محمد تقی بافقی که در آن زمان پس از بازگشت از نجف به ایران، تولیت آستان مقدس حضرت معصومه(س) را عهده دار بود، به محض اطلاع از ورود بی حجاب همسر رضا خان دستور ممانعت از ورود وی و همراهانش را صادر کرد، وقتی خبر به تهران رسید این موضوع که برای رضا خان و اهداف شوم او گران تمام شده بود، بلافاصله فردای آن روز به همراه گارد سلطنتی به حرم آمد و شیخ را مورد ضرب و شتم قرا رداد و به منطقه ری تبعید کرد.
این واقعه زمانی اتفاق افتاد که چند ماهی از دستور رضا خان مبنی بر تعطیلی حوزه های علمیه اصفهان، مشهد و برخی شهرهای ایران می گذشت و رضا خان منتظر فرصتی برای تعطیلی حوزه علمیه قم بود. رضا خان تصور می کرد پس از واقعه ضرب و شتم شیخ با واکنش تند حوزه علمیه قم و علما مواجه می شود و بهانه ای برای تعطیلی حوزه قم می یابد. ولی از آنجایی که شیخ بافقی صاحب کرامت بود و چندین سال قبل از روی کارامدن رضا خان به وی گفته بود روزی را می بینم که خون ها می ریزی و چادر از سرزنان می کشی؛ به نیت قلبی رضا خان پی برد و علما را به سکوت دعوت کرد بنابراین حوزه علمیه قم با تیزبینی شیخ به کار خود ادامه می داد.
سالها شیخ بافقی بر اثر جراحات رضا خانی بیمار بود و رضا خان پس از آن واقعه نتوانست تا هشت سال قانون کشف حجاب را تا1314 شمسی به صورت علنی اجرایی کند.
*فاجعه 21 تیر مسجد گوهرشاد
21 تیر 1314 یعنی شش ماه قبل از تاریخ ننگین کشف حجاب (17دی 1314) ، در پی زمزمه های تصویب قانون کشف حجاب در ایران، مردم مشهد و زائران حرم رضوی در مسجد گوهر شاد گرد هم آمدند تا مخالفت خود را آشکار کنند.
حجاب زن و مرد ندارد
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 21ام تیر, 1395
حجاب و عفاف در فرهنگ دینی ما مسلمانان واژگانی برگرفته از قرآن کریم و روایات معصومین(ع)، و از زیباترین واژه ها و پسندیده ترین سجایای اخلاقی یک مسلمان به شمار می روند و این دو واژه ملازم همدیگرند همسان نماز و زکات که مکرر در متون دینی ما ذکر شده است.
آنچه بزرگان دین بهویژه علامه مطهری (ره) در رابطه معنای حجاب و واژه حجاب ذکر کردند هم به معنای پوشش و هم به معنای پرده است و اکثرا در معنای دوم به کار می رود شاید به دلیل اینکه پرده وسیله پوشش است حجاب هم به معنای پوشش به کار رفته است لذا هر پوششی حجاب نیست، بلکه پوششی حجاب نامیده میشود که پشت پرده باشد.
عفاف هم به معنای خود نگهداری و حیاء درون و بازداشتن نفس از خواهش های شهوانی و از محرمات است، یعنی خود را نگه داشتن از غیر حلال و مانع تسلط شیطان شهوت انسان میشود و این عفت است که به انسان مناعت طبع می دهد تا انسان شهوات نفسانی غلبه پیدا کند.
اینکه حجاب و عفاف ملازم همدیگرند این است که حجاب خودنگهداری ظاهری است و عفاف خود نگهداری امیال درونی در حرام است با توجه به تاثیر ظاهر بر باطن حجاب که پوشش ظاهر است با عفت که حیاء باطن است، قابل تفکیک نیستند و الزاما به هم مرتبطند.
با عنایت به تعالیم دینی و اخلاقی اسلام مبنای پوشش و حجاب ظاهری همان عفت و حیای درونی است لذا این رویکرد غلط است که حجاب مخصوص زنان است، بلکه حجاب زن و مرد ندارد و هر که عفت داشته باشد با حجاب است و همه انسان ها اعم از زن و مرد باید حجاب داشته باشند.
حدود شناسی حجاب و پوشش اسلامی از منظر آیت الله العظمی مکارم
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 21ام تیر, 1395بدون شك در عصر ما كه بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذارده اند و افراد غربزده، بى بند و بارى زنان را جزئى از آزادى او مى دانند سخن از حجاب گفتن براى اين دسته ناخوشايند و گاه افسانه اى است متعلق به زمان هاى گذشته! ولى مفاسد بى حساب و مشكلات و گرفتاری هاى روز افزونى كه از اين آزادي هاى بى قيد و شرط به وجود آمده سبب شده كه تدريجاً گوش شنوايى براى اين سخن پيدا شود.[1]
البته در محيط هاى اسلامى و مذهبى، مخصوصاً در محيط ايران بعد از انقلاب جمهورى اسلامى، بسيارى از مسائل حل شده، و به بسيارى از اين سؤالات عملاً پاسخ كافى و قانع كننده داده شده است، ولى باز اهميت موضوع ايجاب مى كند كه اين مساله به طور گسترده تر مورد بحث قرار گيرد.[2]
حجاب و پوشش؛ ضرورت بنیادین در اسلام
بدون شك حجاب از مسلمات اسلام است، و تمام فقهاى اسلام در آن اتفاق نظر دارند، و هرگونه بد حجابى و بى حجابى بر خلاف شريعت مقدسه است.[3] لذا حجاب و پوشش در اسلام امنیت فوق العاده ای دارد و آیات فراوانی نیز درباره حجاب آمده است و کسی هم نمی تواند منکر آن شود .[4]
بدیهی است حجاب، حفظ شخصيت زن، و جلوگيرى از انحراف جوانان، و (ممانعت از) گسترش فساد در جامعه اسلامى است. [5] و همان گونه كه اصل پوشيدن لباس براى زنان و مردان منافات با آزادى آنها ندارد، حجاب نيز چنين است.[6]
آرى حجاب از ضروريات دين و برگرفته از قرآن مجيد است، و همه مذاهب اسلامى آن را قبول دارند. و منظور از ضرورى دين چيزى است كه هر كس با مسلمين مقدارى معاشرت داشته باشد، مى فهمد مسلمانان به آن پايبند هستند.[7] به تعبیر دیگر منظور از «ضروريات دين» اموريست كه همه، اعم از عالم و غير عالم، مى دانند جزء دين است؛ مانند مسأله حجاب؛ از این رو «احكام ضرورى اسلام» همان احكام ضرورى دين است. [8]
به همين دليل، دستور حجاب يكى از مؤكدترين دستورهاى اسلام است. قرآن مجيد در آيات متعددى از جمله: آيات 31 و 60 سوره نور و آيات 33 و 53 و 59 سورۀ احزاب، بر مسئله حجاب تأكيد كرده است كه گاهى زنان با ايمان را مخاطب قرار مى دهد و گاهى همسران پيامبر صلى الله عليه و آله را و گاهى نيز با استثنا كردن زنان پير و از كارافتاده، تكليف بقيه را روشن مى سازد؛ به اين ترتيب با عبارات مختلف، اهميت اين وظيفه اسلامى را بازگو مى كند.[9]
فلسفه حجاب و پوشش
بی تردید اسلام بر خلاف جوامع مدرن غربی و نیز غرب زده های هوسباز، طرفدار برچیده شدن خودنمایی زنان در جامعه است، اسلام مخالف ورود زنان به مسابقه بى پايان در نشان دادن اندام خود و تحريك شهوات و هوس هاى آلوده مردان است از این رو حجاب جزئى از اين برنامه در مقابله با بهره کشی ظالمانه از زنان محسوب مى شود، اسلام مى گويد كاميابي هاى جنسى اعم از آميزش و لذت گيري هاى سمعى و بصرى و لمسى مخصوص به همسران است و غير از آن گناه، و مايه آلودگى و ناپاكى جامعه مى باشد.[10]
لایک آتش!
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 21ام تیر, 1395اعتقادات هر انسانی شالوده و زیر بنای شخصیّتی و هویّتی او را تشکیل میدهد. اصول دین یعنی ستونهای زندگی انسان. اعتقاد به معاد نیز یکی از اصلیترین باورهایی است که میتواند بر سبک زندگی و نحوه تعامل با اجتماع، تأثیر ویژهای داشته باشد.
انسانها دوست دارند که دیگران آنها را دوست داشته باشند واین ابراز دوست داشتن به آنها اعتماد به نفس و شخصیّت میدهد امّا نکته مهم این است که برای این کسب چایگاه اجتماعی و محبوبیّت نباید دست به هر کاری زد تا این نیاز دورنی برطرف شود. زیرا انتخاب غلط راه اشباع نیازهای روحی انسان نه تنها انسان را آرام نمیکند بلکه روح او را عذاب میدهد. در این نوشته به روشهای غلط اشباع محبوبیّتطلبی زنان در عصر حاضر و رابطه آن با معادباوری میپردازیم.
توحید؛ ریشه همه اعتقادات
احساس شخصیّت و ارزشمندی که به واسطه اعتماد و توکّل بر خداوند در تمام کارها به وجود میآید از هرگونه مشابه آن برتری دارد. به این معنا که احساس ارزشمندی در هر صورت با تکیه بر یک سرمایه قابل اتکاء انسان به وجود میآید؛ قدرت علمی، ثروت،زیبایی، مقام، شهرت و… شاخصههایی هستند که انسانها با برخورداری از این امتیازات ظاهری احساس کمال ظاهری کرده و ممکن است به آرامشی حدّاقلی دست یابند. امّا محبوبیّت در اثر اعتقاد راستین به خداوند قادر بیهمتا با هیچکدام از شاخصههای ذکر شده قابل مقایسه نیست زیرا خداوند یکتا با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. قرآن کریم میفرماید:
« لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ [شوری/11] هيچ چيز همانند او نيست»
و اساسا هر چیزی غیر از خداوند پوچ و وابسته است و تنها وجود مستقل و بیانتها خداست.
«كلُُّ مَنْ عَلَيهْا فَانٍ * وَ يَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الجْلَالِ وَ الْاكْرَام [الرحمن/26-27] همه كسانى كه روى آن [زمين] هستند فانى مىشوند، و تنها ذات ذو الجلال و گرامى پروردگارت باقى مىماند!»
اعتقاد به چنین خدایی به انسان نیرو و باور و اعتماد بینهایت میدهد و این است گمشده اصلی بشریت در عصر حاضر. در حدیثی از امام صادق علیه السلام میخوانیم که میفرمایند:
« َ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُخْلِصاً دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ إِخْلَاصُهُ بِهَا أَنْ يَحْجُزَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّه [1] هر كس كه ذكر لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ را با اخلاص بگويد، وارد بهشت مىگردد؛ و اخلاص در اين مقام، آن است كه گفتن اين ذكر شريف او را از معاصى و محرّمات الهى باز دارد».
با این وجود به نظر میرسد عدم معادباوری نقشی اساسی در گمراهی و یا انتخاب راه غلط معتقدان به خداوند متعال دارد. یعنی در دنیایی که بازار مادیّات و رفاهطلبی و دنیاپرستی بسیار داغ است، عاملی که میتواند به تعدیل نگاه دنیاگرایی انسانها منجر شود، باور قلبی نسبت به اثرات شوم گناه در لحظات مرگ، قبر و قیامت است.
برهنگی در دنیا؛ لایک در قیامت!
نقش حجاب و عفاف در عظمت زن
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام تیر, 1395حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیفتر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب.
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح است. همواره این دو واژه در کنار هم به کار برده میشوند و در نگاه اول به نظر میآید هر دو به یک معنا باشند اما با جستجو در متون دینی و فرهنگنامهها به نکته قابل توجهی میرسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در برخی کتب لغت حجاب را اینگونه تعریف کردهاند: «الحجاب، المنع من الوصول» حجاب یعنی آنچه مانع رسیدن میشود.(۱)
برخی گفتهاند حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از دخول است و به عنوان شاهد آیه شریفه «و من بیننا و بینک حجاب»(فصلت، آیه ۵) را ذکر کردهاند. در دیگر کتابهای لغت حجاب را به معنای پرده آورده و نوشتهاند: امراه محجوبه؛ زنی که پوشانیده است خود را به پوشاندنی.(۲)
با توجه به معانی ذکر شده در مییابیم حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم است، اگرچه این پوشش برخاسته از اعتقادات و باورهای درونی افراد است ولی ظهور در نشئه مادی و طبیعی دارد یعنی پوشش ظاهری افراد و بویژه زنان را حجاب میگویند که مانع از نگاه نامحرم به آنان میشود. عفاف نیز دارای معانی گوناگونی است که در مجموع تعریف کاملی را به ما خواهد داد. راغب اصفهانی در مفردات القران مینویسد: العفه حصول حاله للنفس تمتنع بها غلبه الشهوه؛ عفت حالتی درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری میشود.(۳)
البته قابل ذکر است که در قرآن کریم از واژه عفت در دو معنا استفاده شده است، گاه به معنای خود نگهداری و پاکدامنی است و گاه «عفت» به معنای قناعت آمده و مسائل مالی مورد نظر است.(۴) آنچه در این مقاله مورد نظر ماست مفهوم اولی است یعنی خود نگهداری از شهوت و مسائل جنسی؛ اگرچه میتوان برای هر دو معنا واژه عفت را آورد و ضرری به مفهوم آن نمیخورد. از مجموع معانی ذکر شده برای حجاب و عفاف میتوان نتیجه گرفت که عفاف نوعی حجاب درونی است که انسان را از گناه باز میدارد.
حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیفتر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این گروه از حجاب، تنها پوستهای و ظاهری بیمعنا دارند و از سوی دیگر کسانی هستند که ادعای عفاف کرده و با تعابیری همچون؛ من قلب پاکی دارم، خدابا قلبها کار دارد، آدم باید چشمش پاک باشد و… خود را سرگرم کرده و مصداق «لیفجر امامه»(بلکه انسان میخواهد آزاد باشد و گناه کند- قیامت آیه ۵) میشوند.
انسانهایی چنین باید در قاموس اندیشه خود نکتهای اساسی را بنگارند و آن این است که درون پاک، بیرونی پاک میپروراند و هرگز قلب پاک موجب بارور شدن میوه ناپاکی به نام بیحجابی و بدحجابی نخواهد شد. امام خمینی(ره) پیامآور ارزشهای الهی درباره حجاب و عفاف میفرماید: «توجه داشته باشید حجابی که اسلام قرار داده است برای حفظ ارزشهای شماست. هرچه را که خدا دستور فرموده است- چه برای مرد و چه برای زن- برای این است که آن ارزشهای واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسههای شیطانی یا دستهای فاسد استعمار پایمال شوند این ارزشها زنده بشوند.»(۵)
عالم ذر و حکم عقل نسبت به آن
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام تیر, 1395بدون تردید باید گفت زندگی با بدن مادری، اولین دوران زندگی هر انسانی نیست. هر کس که در این دنیا زندگی می کند، زندگی های دیگری نیز داشته و خواهد داشت. آنچه همه بدان معتقدیم، زندگی در جهان آخرت است. اما بحث فعلی ما در مورد جهان آخرت نیست. بلکه قصد داریم به عوالم قبل از این دنیا نظر کنیم.
همۀ انسان ها قبل از ورود به عالم دنیا، حداقل در دو عالم دیگر نیز زندگی کرده اند. این دو عالم عبارتند از:
– عالم ارواح
– عالم ذر
خصوصیت اصلی عالم ذر (یا بهتر بگوییم عوالم ذرّ) این است که روح انسان در آن عالم دارای بدنی ذرّه ای بوده است. به همین دلیل هم هست که به عالم ذرّ معروف شده است.
چه شد که به عالم ذر معتقد شدیم؟
شاید بتوان گفت که اعتقاد به عالم ذرّ از ویژگی های مختص مسلمانان است. دلیل این امر هم وجود آیاتی در قرآن کریم است که دلالت بر وجود عالم ذرّ می کند.
اصلی ترین این آیات، آیه 172 سوره اعراف می باشد:
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ.
و(به خاطر بیاور) زمانى را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مىدهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم؛ (و از پیمان فطرى توحید بىخبر ماندیم)»!
آیات دیگر:
آیات 60 و 61 سوره یس، آیه 56 سوره نجم، آیه 101 سوره اعراف، آیه 158 سوره انعام، آیه 11 سوره فصلت، آیه 30 سوره روم، آیه 7 سوره احزاب و چند آیه دیگر.
علاوه بر آیات فوق، روایات زیادی در منابع روایی شیعیان و اهل تسنن، وجود دارد که به صراحت بر وجود این عالم، تأکید می کنند.
آیا عالم ذر عقلی است؟
قبل از پاسخ به این سوال باید بدانیم که نسبت عقل با گزاره های اعتقادی، سه گونه است:
1- برخی گزاره ها را ثابت می کند.
2- برخی گزاره ها را نفی می کند. یعنی می گوید امکان ندارد.
3- نسبت به برخی گزاره های ساکت است. یعنی هیچ حکمی ندارد. چنین گزاره هایی را «فرا عقلی» می نامیم. عقل در مورد این امور، نه می گوید «حتما باید باشد» و نه می گوید «قطعا درست نیست». به تعبیر بهتر، اساسا عقل نمی تواند حرفی بزند. این گزاره ها، از دایره اثبات عقل خارج اند.
آموزههای دینی چه چیزهایی را موجب برکت در زندگی میدانند؟
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام تیر, 1395برخی از عوامل خیر و برکت در زندگی فردی و اجتماعی عبارت است از:
۱. ایمان و تقوا
در قرآن و حدیث به اثر عمیق ایمان و تقوا در زندگى مادى انسانها، اشاره شده است:[۱]
«و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و پرهیزکارى پیشه میکردند، یقیناً [درهاىِ] برکاتى از آسمان و زمین را بر آنان میگشودیم، ولى [آیات الهى و پیامبران را] تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالى که همواره مرتکب میشدند [به عذابى سخت] گرفتیم».[۲]
امیرالمومنین علیه السلام: «شما را به تقوای الهی، سفارش میکنم …؛ زیرا هرکس تقوا پیشه کند، سختیها، پس از آنکه نزدیک شدهاند، از او دور میشوند … و رحمت، پس از آنکه رمیده است، به او مهربان میگردد و [چشمه] نعمتها، پس از آنکه خشکیده، بر او جوشان میشود و [بارانِ] برکت، پس از آنکه نَم نَم گشته است، بر او سیلآسا میگردد».[۳]
امام صادق علیه السلام درباره این سخن خدای متعال که: «مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب»؛[8] یعنى در آنچه به او داده، برکت قرار میدهد.[۵]
۲. عدالت ورزی
امیرالمومنین علیه السلام: «به سبب عدالت، برکتها افزونى مییابند».[۶]
امام صادق علیه السلام: «اگر میان مردم دادگرى شود، همه بینیاز میشوند، آسمان روزى خود را فرو میریزد، و زمین به اذن پروردگار متعال، برکت خویش را بیرون میآورد».[۷]
۳. صله رحم
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: «هر کس خوش دارد که عمرش طولانى و روز یاش فراوان شود، تقوای الهی پیشه کند و صله رحم نماید».[۸]
امام على علیه السلام:
«برترین چیزى که وسیلهجویان به آن متوسّل میشوند، ایمان به خدا و پیامبرش … و صله رحم است، که مایه فزونى ثروت و تأخیر افتادن اجل است».[۹]
۴. اطعام
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: «برکت، به خانهاى که از آن به مردم نیکى برسد، سریعتر میرسد تا فرو رفتن تیغ در کوهان شتر یا رسیدن سیل به پایان [مسیرِ] خود».[۱۰]
۵. سلام دادن به هنگام ورود به خانه
یک کلام ختم کلام
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام تیر, 1395دوری از دوستان سخت است و سختتر آن هنگامی است که دوست مسجدیات را دیگر نبینی. دوستی که عادت کرده بودی در صفهای نماز جماعت با او گرم بگیری و اگر حال نداشتی نمازهای صبح به مسجد بروی، میدانستی که او آنجاست و دست دعا بهسوی آسمان بلند کرده و تو را هم فراموش نمیکند.
دوری از دوستان سخت است و سختتر آن هنگامی است که قرار هفتگیات با او شرکت در نماز جمعه باشد. نماز وحدت و بصیرت. بله دوری از یک رفیق هیئتی سخت است. رفیقی که کارهای یک هیئت را به دوش میکشید و در مسیر امام غریبش حسین علیهالسلام از جانش خرج میکرد و چه زیبا بر پیراهن عزای حسین نقش زده بود: البلاء للولاء; بلاها برای عاشقان است.
چه دوستی را از دست دادیم. دوستی که جوانان یک محل را همدل و همزبان میکرد. آن چیزی که خیلیها راهش را نمیدانستند و او خوب میدانست. آری همگان او را دوست داشتند و او نیز همگان را با خدا آشتی میداد.
آری اگر با او هم مسیر کربلا میشدی و گامهای او را از نجف تا کربلا دیده بودی میدانستی این قدمها سالهاست تنها راهی گنبد و بارگاه حسینی نیست؛ این قدمها تنها و تنها بهسوی شهادتی حسین مانند درحرکت است. گامهایی تا شهادت و تکرار یک آرزو.
داستان این پاها عجیب است. پاهایی که یک بسیجی را برای دفاع از ولایت به صحنه میکشد و مقابله با مزدوران فتنهگر ۸۸ را وظیفه خود میداند هرچند که زخمی هم شوند. داستان پاهایی که راه نجف تا کربلا را با جنون پیموده، داستان پاهایی که خانه و زندگی او را زمینگیر نکرد. داستان پاهایی که او را پای تخته کشاند تا بنگارد:
هرکس مهر امام خمینی و مقام معظم رهبری را در دل نداشته باشد مطمئن باشد اگر در زمان یکی از امامان معصوم هم باشد مهر آنها را در دل نخواهد داشت.[۱]
عجیب است این پاها و عجیب تاریخ این نوشته است؛ ۹۴/۱۰/۱۲ تنها ۱۰ روز قبل از شهادت! نوشتهای که صداقت آن را با خون سرخ امضا کرد و به ما راه را نشان داد. آری او خون سرخ خود را داد تا راه را برای ما روشن کند. تا حجت را بر ما تمام نماید. تا دیگر بهانهای نداشته باشیم.
این جملات است که خط پایانی بر روحانیت هراسیها و اسلام ستیزیها شده و نقشههای دشمنان ولایت فقیه را نقش بر آب میسازد و شجاعتهای آنان است که چون خورشیدی راهنمای همه ما گردیده؛ راهی از جنس بصیرت، ولایت و عشق.
و من دیگر باید بگویم: دوست دلاورم پیامت دریافت شد.
میم مثل احمد، احمد متوسلیان
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام تیر, 1395احمد جان؛ در روز های اخیرخبر هایی مبنی بر زنده بودن و اسارت تان در بند دژخیمان صهیونیستی؛ قلوب مستضعفین جهان را مجددا به تپش انداخته…گویی که ندایی از جبراییل آسمانی نجوای امید به رجعتتان داده، به بازگشت کسی که شاید داروی درمان بسیاری از نسیان های این روز هایمان باشد…
در سال هایی که گرد مرگ بر بسیاری از دل ها پاشیده شده، رجعت شاهدی از جنس شهدا، صیغلی میتواند باشد بر این قلوب خسته…
این بار نه تابوت هایی شهید از فرزندان غریب متوسلیان، که بازگشت مردی از مردان اصحاب کهف، بعد از سال ها دوری از وطن، میتواند بند های اسارت را از چنگال نفوس اماره ای این دیار بگشاید.
حاج احمد!
میدانی 30 سال است همت هایی از جنس ابوحامد های افغانی ، احمد فیاض های حزب الله لبنانی، العامری های بدری عراق، حوثی های یمنی، سلمان های بحرینی، نمرهای قطیفی عربستان و زکزاکی های مظلوم آفریقا، منتظر بازگشت تان هستند؟! آن ها منتظرشنیدن رمز عملیاتی هستند که سال ها پیش وعده ی آن را دادید. فراموش نمیکنیم زمانی که عربده های مستانه ی اسراییل در اشغال خاک لبنان را شنیدید، به عده ای از حضرات سیاسی آن روز ها گفتید؛ “ما با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد، و عملیاتمان را علیه آنان شروع خواهیم کرد. هرکس با ماست بسم الله، هر کس با ما نیست خداحافظ…”
بیا که آهنگران آن روز ها از بس برای لشگریانت خواند؛ “ای لشگر صاحب زمان آماده باش آماده باش…” موهایش سپید شد، بیا که طاقت شروع عملیاتی که وعده اش را دادی در این شب های ظلمانی بی پایان ، برایمان طاقت فرسا شده… حاجی بیا که امروز رفقایت در شامات و عراق، پنجه در پنجه ی حرامیانی از جنس حرمله ها منتظر بشارتی پیغمبری، از نوع جنگ بدرش هستند.
اصلا مگر نه این که خود خدا آیات و نشانه هایش را برای برهه های مختلف ذخیره میکند ؟ پس ای ذخیره ی این روزهای سخت ما! چرا هنوز در چاه کنعانیان بی وجدان گرفتار مانده..؟
فیش چند ده میلیونی، نتیجه ی ضعف در معاد باوری
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 13ام تیر, 1395عوامل زیادی در رشد و تربیت هر انسانی می تواند موثر واقع شود، برخی از این عوامل گاه برای یک مقطع خاص از زندگی انسان موثر است و برخی نیاز به مقدمه سازی و نهادینه کردن ان از کودکی و استفاده از آن در زمان بزرگسالی است. ما در این مقاله سعی داریم به یکی از مهم ترین این عوامل که لازم است از کودکی آن را نهادینه نمود، بپردازیم.
اصلی از اصول دین
یکی از مهم ترین عوامل، معاد باوری و یاد مرگ در زندگی هر انسانی است. امام صادق علیه السلام در نقش بازدارندگی این عامل چنین بیان می فرمایند:
«یاد مرگ، شهوات غیر مشروع را در ضمیر انسان می میراند, ریشه های غفلت و نا آگاهی را می کَند, دل را به وعده های الهی تقویت می کند به طبیعت آدمی نرمی و رقت می بخشد, نشانه های هوا پرستی را در هم می شکند, آتش حرص را فرو می نشاند و دنیا را در نظر آدمی کوچک و حقیر می سازد» [1]
نشانه های فراموشی و غفلت از یاد مرگ در جامعه کنونی:
برای این مورد مصادیق متعددی را می توان برشمرد، اما ما در اینجا به دو مورد مختصر اشاره ایی میکنم:
الف: تجمل گرایی در ساخت و سازها و اسراف گرایی
از جمله نشانه های فراموشی و غفلت از یاد مرگ را می توان در تجمل گرایی ها و اسراف های بی حد و مرز در جامعه کنونی یافت. طبق آمار منتشر شده، میانگین مصرف نان، آب سالم آشامیدنی، سوخت و دیگر انواع انرژی، محصولات کشاورزی، مواد غذایی، دارو و پوشاک در کشور ما از استانداردهای بین المللی بالاتر است. [2]
همچنین وجود ساختمان سازی های مجلل و پر زرق و برق و یا تهیه دکوراسیون های آنچنانی اتاق مدیران و مسئولین و ده ها مورد دیگر، نشان از فراموشی این اصل مهم در زندگی است.
همچنان که در قران کریم نیز در داستان قوم عاد می خوانیم که انها بواسطه ی زور و قدرت و خانه های عظیمی که در دل کوه ساخته بودند به خود مغرور شده بودند و موجب شده بود که خدا و روز معاد را فراموش کنند.
«و کاخ ها [و قصرهای استوار] احداث می کنید که شاید جاویدان بمانید؟! و چون [به صورت خشونت بار براساس قوانین ظالمانه ای که وضع کرده اید، برای کیفردادن به مردم] وارد عمل می شوید زورمدارانه وارد می شوید.» [شعراء/ 130-129]
ب: رشد مفاسد اقتصادی:
یکی دیگر از عواملی که در قران کریم به ان اشاره شده، مربوط به مفاسد اقتصادی است:
« وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ أَلَا يَظُنُّ أُولَٰئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ[مطففین/1-4] وای بر کم فروشان! آنان که چون [از مردم کالایی را با] پیمانه و وزن می ستانند، پُر و کامل می ستانند و چون [چیزی را] به مردم با پیمانه و وزن می دهند کم می گذارند آیا اینان یقین ندارند که حتماً برانگیخته می شوند؟!»
خط سرخ شهادت
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 20ام فروردین, 1395انسان در این دنیای مادی و در مسیر زندگی و برای رسیدن به اهداف عالی خود نیاز به چراغ راه دارد و پیامبران الهی، اولیاء، عالمان ربانی و شهدای راه خدا، همان ستارگان درخشانیند که با نور افشانی خود، انسان ها را به سوی ذات مقدس الهی و سرچشمه هستی هدایت می کنند. علمای راستین شیعه، نیز ستاره های فروزانی اند که با اهداء خون پاک خویش، روشنی بخش محفل بشریت و هدایتگر مردم جامعه اسلامی هستند.
ستارگان پر نور راه حق و حقیقت
شهید آیت الله سید محمدباقر صدر و خواهر شهیده اش بنت الهدی، را می توان از جمله شهدایی بر شمرد که همانند ستارگان پر نور در شب تاریک ستم درخشیده و چراغ راه جویندگان راه حق و حقیقت شدند.
شهید آیت الله سید محمدباقر صدر از جمله علمای صادقی بود که در اوج خفقان حکومت طاغوتی صدام از تبلیغ دین خدا دریغ ننموده و در راه خدا قیام کرده و مظلومانه به دست مزدوران رژیم بعثی عراق به شهادت رسید.
اهتمام شهید آیت الله صدر به وحدت شیعه و اهل سنت
آن شهید عزیز که به خوبی توطئه دشمنان اسلام را در ایجاد تفرقه بین شیعه وسنی شناخته بود، به مساله وحدت شیعه و اهل سنت همت گماشته و خود را برادر و فرزند اهل تسنن می دانست. او تمام عمر خود را در راه وحدت شیعه و سنی نموده و از هر اعتقاد و پیامی که موجب وحدت آنان می شد، حمایت و دفاع می کرد.
شهید آیت الله صدر مصداق بارز آیه تبلیغ
از ویژگی های آن شهید بزرگوار می توان به شجاعت او اشاره کرد که از اجداد طاهرینش به ارث برده بود، او از حکومت سرتا پا مسلح رژیم بعث عراق و شکنجه و زندان نهراسید و در شرایط سلطه حکومت ظالم صدام به تبلیغ دین اسلام و مذهب راستین تشیع پرداخت. او در حقیقت مصداق آیه شریفه «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ[احزاب/ ۳۹]» بود؛ همان كسانى كه پيامهاى خدا را ابلاغ مى كنند و از او مى ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند و…»
پیمان صادقانه
بانو امین که بود؟
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 15ام فروردین, 1395آنچه این بانو را از بیشتر بانوان دوران خود و پیش از آن جلوه گرتر می کند، فروغ معنوی ایشان، به ویژه از نظر اخلاق، تربیتی و معنوی است. وی در رشته های تفسیر قرآن، حدیث، حکمت، فقه، اصول و اخلاق تألیفاتی گرانقدر از خود به یادگار گذاشت. وی با تأسیس حوزه علمیه خواهران و آموزشگاهی دخترانه، پایه گذار مسیر پیشرفت علمی و معنوی زنان در عصر خود بود.
* ولادت و نسب
بانوی بزرگوار، سیده نصرت امین، معروف به بانوی ایرانی، سال 1309 قمری در خانواده ای متدین، اصیل و نجیب در اصفهان دیده به جهان گشود و از همان کودکی عنایات خاص حق تعالی بر او و گرایش وی به حقیقت توحید، در فطرتش آشکار بود. نسب این بانو به امام سجاد علیه السلام می رسد و از سادات معروف به سادات خاتون آبادی بود. پدر وی حاج سید محمد علی امین التجار، فردی شریف، بزرگوار، مؤمن و از بازرگانان سرشناس و متدین بود. مادر وی بانو سیده زهرا ولدیزی دختر حاج سید مهدی، ملقب به «جناب» نیز بانویی متدین و اهل ذکر و خیر خواه محرومان بود.
* کودکی
آغاز زندگی بانو امین، همزمان با حکومت ستم شاهی قاجار و نفوذ و تهاجم وسیع فرهنگ غرب و غرب زدگی و تجمل گرایی به جامعه اسلامی و دور شدن برخی ایرانیان از هویت اصلی و حقیقت دینی بود. در این شرایط حساس، پدر و مادر وی با جدیت تمام به تربیت این کودک پرداخته، او را از چهار سالگی برای فراگیری قرآن، خواندن و نوشتن به مکتب می فرستند تا او را به مدد الهی از تهاجمات زمانه و انحراف ها و خودباختگی ها حفظ کند.
* اساتید
بانو امین از دوران کودکی علاقه زیادی به آموختن داشت و در این مسیر از محضر اساتیدی چون سید ابولقاسم دهکردی، میرزا علی اصغر شریف، میرزا علی شیرازی، شیخ ابوالقاسم زفره ای، شیخ حسین نظام الدین کچویی، میر سید علی نجف آبادی، شیخ محمد رضا اصفهانی، سید محمد نجف آبادی و شیخ مرتضی مظاهری بهره مند شد و توانست شاگردان زیادی را نیز تربیت نماید.
* صاحب مقام اجتهاد و اجازات روایی
بهار و رستاخیز
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 15ام فروردین, 1395با فرا رسیدن ایام نوروز و فصل بهار، زیبایی های عالم طبیعت جلوه گر شده و آدمی را به یاد خالق زیبا آفرین آنها می اندازد و طراوت و نشاط، جهان هستی را فرا می گیرد. برای کسانی که تربیت شده مکتب قرآن هستند، این تحول و دگرگونی عالم، یادآور عرصه محشر و زنده شدن مردگان برای حساب است. چرا که در بینش توحیدی، زنده شدن زمین در بهار، از مظاهر و آثار رحمت الهی و نشانه ای برای قیامت و زنده شدن مردگان شمرده شده است.
آثار رحمت الهي را نظاره کن
خداوند عزیز در کتاب آسمانی قرآن، مخاطبین خود را به دیدن و نظاره این آثار رحمت امر نموده و فرموده است: «فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَى وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[روم/ ۵۰] به آثار رحمت الهي بنگر كه چگونه زمين را بعد از مردنش زنده مي كند، آن كس(كه زمين مرده را زنده كرد)، زنده كننده مردگان در قيامت است و او بر همه چيز تواناست.»
آثار رحمت الهی چیست؟
«اثر به معناى باقى مانده اى از چيزى است كه بعد از رفتنش بماند، و به هر بيننده بفهماند كه قبلا چنين چيزى مانند اثر پا، و اثر ساختمان در اينجا بوده است. و مراد از رحمت خدا بارانى است كه از ابرها فرو مى ريزد، ابرهايى كه به وسيله بادها گسترش يافته، و آثار باران گياه و درخت و ميوه اند كه هم آثار باران و هم آثار زنده شدن زمين بعد از مردن آن هستند. و برای همین در آيه شريفه فرمود: «نظر كن به آثار رحمت خدا، كه چگونه زمين را بعد از مردنش زنده مى كند.»
زنده شدن زمين با تدبیر الهی
خداوند با تدبیر خود ابر و باران و باد را آفریده و زنده شدن زمين بعد از مردن نیز تدبیر الهی و از آثار رحمت خدا است؛ نباتات و اشجار و ميوه ها از آثار زنده شدن زمين و از آثار رحمت خداوند هستند. در ادامه آیه خداوند رابه عظمت یادنموده و فرموده است: «آن(خداى تعالى)مردگان را، (چه از انسان و چه ساير جانداران) زنده می کند.»
خداوند، زنده کننده زمين مرده و مردگان است
زنده كردن مردگان، مثل زنده كردن زمين مرده است، چون در هر دو مرده اند و آثار حيات از آنها سلب شده است، در فصل بهار، زمین داراى اثر حيات شده و خداوند آن را زنده می كند، و حيات انسان و حيوان نيز این چنین است. خداوندی که مى تواند از بين چند چيز مثل هم، یکی را بعد از مردن زنده كند، چرا نگوييم كه مى تواند آنها را نيز بعد از مردن زنده كند؟ بنابراین وقتى مى بينيم زمين و نبات مرده را زنده كرده، بى درنگ بايد قبول كنيم كه حيوان و انسان را هم مى تواند زنده كند و در پایان آیه می فرماید: «و او بر همه چيز تواناست.» و چرا خدا نتواند مردگان را زنده كند؟ در حالی که قدرت او عمومى، و غير محدود، و غير متناهى است، و قدرت غير متناهى، زنده کردن مردگان بعد از مرگ را نيز شامل مى شود.»[۱]
یکی دیگر از آیاتی که به موضوع زنده شدن مردگان اشاره دارد، آیه نهم سوره مبارکه فاطر است، خداوند در این آیه این گونه معرفی می نماید: «وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ[فاطر/ ۹] و خداوند كسى است كه بادها را مى فرستد كه ابرى را بر مى انگيزد، آنگاه آن را به سوى سرزمينى پژمرده مى رانيم، و بدان زمين را بعد از پژمردنش زنده مى داريم، رستاخيز هم همين گونه است.» در آیه فوق، خداوند زنده شدن مردگان را، مانند زنده ساختن سرزمین مرده بر شمرده است.
قیامت را بسیار یاد کنید
بهار، جلوه ای از ظهور امام زمان(عج) است
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 3ام فروردین, 1395
حجت الاسلام والمسلمین جعفری در برنامه پرسمان مهدویت که در شبستان امام خمینی[(ره) برگزار شد، درباره ارتباط امام زمان(ره) و بهار طبیعت به ایراد سخن پرداخت.
وی با بیان این که روایات زیادی است که وقتی درباره امام عصر (عج) و دست آوردهای ظهور این امام معصوم بیان می شود، گویا تماماً بیان جلوه های بهاری است، افزود: جلوه های فراوانی از بهار بودن در ظهور امام زمان(عج) وجود دارد.
سخنران حرم مطهر افزود: بهار دارای باران فراوان و جوشش چشمه ها و نهرهاست؛ روایات اسلامی این جلوه هم برای پیامبر(ص) و هم برای فرزند ایشان، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه است. بر اساس روایات، امام زمان قدم در جایی نمی گذارد مگر این که آباد و سرسبز شود.
وی تازگی و نو شدن را از دیگر ویژگی های بهار عنوان کرد وگفت: امام زمان(عج) وقتی ظهور می کنند، تازگی را به همراه خود می آورند و دین ناب محمدی را زنده می کنند، از جمله نمود تازگی، بر داشتن جاهلیت ها و بدعت ها و اصلاح رفتارهای اشتباه در جامعه است.
حجت الاسلام والمسلمین جعفری افزود: همانطور که با آغاز بهار، سردی و مرگ طبیعت از بین می رود، زمانی که حضرت ولیعصر(عج) ظهور می کنند، سردی ها و تاریکی هایی که به دلیل ظلم و عداوت و خودخواهی را نابود می سازد. زمانی که این حضرت می آید، حق جای باطل را می گیرد، نعمت ها فراوان، خیر و برکت و شادمانی جهانگیر می شود و… .
دلگویه های خواندنی طلبه شهید با مردم
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 11ام اسفند, 1394شهيد همايون (ابراهیم) معدني در سال1346 در تهران متولد شد و دومين فرزند اينجانب مي باشد. در سال1353 به شهر تهران نقل مكان كرده و از تهران به رجائي شهر كرج آمديم. وی دوران ابتدائي را در مدرسه كبريايي آغاز نمود و دورۀ دبيرستان را در مدرسه دهخدای كرج مشغول گرديد. شهید در كنار درس به من نيز در تراشكاري كمك مي كرد. بعد از اخذ ديپلم به او پيشنهاد دادم كه در كنكور شركت كند، قبول نكرد و گفت: مي خواهم به حوزه علميه قم بروم. علاقه خاصي به كتاب هاي مذهبي و دانستن احكام و احاديث داشت. بالاخره در امتحان ورودي حوزه شركت كرد و قبول شد. در يكي از مدرسه هاي حوزه علميه به نام امام صادق(ع) شركت كرد.
ناگفته نماند طبقه بالاي خانه را براي وی ساخته و تزئين كرده بودم ولی او بدون كوچك ترين علاقه اي به خانه و زندگي راهي قم گرديد و در حجره اي کوچک ساکن شد.
وي به طور فعال به درس مشغول بود و دوستان بسياري نیز پيدا كرده بود. چندين بار با تيپ 77 قم به جبهه رفت و حقيقتاً قلبش براي اسلام و انقلاب مي تپيد و مي گفت؛ اگر ممانعت درسي نداشتم، خود را وقف جبهه ها مي كردم. آخرين مرتبه كه به جبهه رفت همراه برادرش بود و زماني بود كه قطع نامه پذيرفته شده بود ولي صدام در منطقه خرمشهر حدود پنج كيلومتر تجاوز كرده بود اين دو برادر به لشكر رسول الله (ص) ملحق شده و در گردان حبيب ابن مظاهر آماده شدند. مسئوليت وی در جبهه آرپي جي زن بود. به مدت 3 ساعت درگيري در خاك عراق شهيد معدني در اثر اصابت تركش به كتف و شكم نيمه جان بر روي زمين مي افتد كه يكي از دوستانش كه زخمي بود، سينه خيز به سمت عقب حركت مي كند كه متوجه صداي صوت قرآن مي شود. وقتي خوب گوش مي كند مي بيند كه شهيد همايون در حالي كه غرق به خون است مشغول خواندن قرآن مي باشد.
پيكر وی به مدت 3 روز در آن جا باقي مي ماند كه در اثر تابش شديد آفتاب سوخته بود و بعد از 3 روز پيكر را بيرون مي آورند.
مدت حضور در جبهه: 7 ماه، دفعات اعزام: 4 بار، ارگان اعزام كننده: لشكر رسول الله (ص) گردان حبيب ابن مظاهر، آخرين مسئوليت در جبهه: آرپي جي زن، سابقه مجروحيت: يك بار، تاريخ مجروحيت: 1365، ناحيه آسيب ديده: شيميايي. تاريخ شهادت: 2/5/1367، نحوه شهادت: بر اثر اصابت تركش، محل شهادت: خرمشهر، مزار: امامزاده محمد کرج.
* نكات برجسته در زندگي شهيد
اگر اسلام می خواهیم باید این جمهوری را حفظ کنیم
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 1ام اسفند, 1394سخنان معمار کبیر انقلاب پیرامون لزوم حفظ اسلام
*دفاع از حق و اسلام از بزرگترين عبادات است.
*حفظ اسلام از حفظ احكام اسلام بالاتر است ; اساس اسلام اول است، دنبال او اساس احكام اسلام است.
*حفظ خود اسلام از جان مسلمان هم بالاتر است.
*تكليف ما اين است كه از اسلام صيانت كنيم و حفظ كنيم اسلام را.
*اگر ما اسلام را در خطر ديديم، همه مان بايد از بين برويم تا حفظش كنيم.
* اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دين ما بايستند، ما در مقابل همه دنياى آنان خواهيم ايستاد.
*حفظ اسلام زحمت دارد.
*دفاع از اسلام و كشور اسلامى امرى است كه در مواقع خطر، تكليف شرعى،الهى و ملى است، و بر تمام قشرها و گروهها واجب است.
*اگر اسلام را مى خواهيم بايد اين جمهورى را حفظش كنيم.
*حفظ مصلحت عمومى و اسلام، مقدم است بر حفظ مصلحت شخصى.اسلام با فقه و احكام فقه باقى مانده است ،
همه بايد مراقب اين باشيم كه اين مكتب محفوظ باشد.
*ما براى حفظ اسلام مكلف و مسئوليم، و امروز حفظ اسلام در تفاهم است.
*بزرگان اسلام ما،در راه حفظ اسلام و احكام قرآن كريم كشته شدند، زندان رفتند، فداكاريها كردند، تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ كنند و به دست ما برسانند.
*آنان كه كمر براى حفظ اسلام بسته اند، بايد اگر همه هم رفتند آنها بمانند.
انقلاب ارزش ها
نوشته شده توسطحوزه علمیه باقرالعلوم (ع) 18ام بهمن, 1394همه ساله در کشور جمهوری اسلامی ایران، دهه ای را به عنوان سالروز بدست آوردن استقلال و آزادی از چنگ مستکبران و ظالمان که یاد آور عزت و اراده این ملت است، جشن می گیرند، با نگاه به نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و رویا رویی با فراز و نشیب ها و تحولات زمان نتایج بسیار ارزشمندی برای ما حاصل خواهد شد؛ حرکتی که بر خواسته از آموزه های قرآنی و اسلامی علیه طاغوت زمان خویش بوده است.
در گام اول از نظر قرآن کریم، جوامعی كه قوانين و احکام آنها بر اساس دستورات الهی وضع نشده باشد، مورد مذمّت قرار گرفته است و در اين باره می فرمايد: « وَ مَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ [مائده / ۴۴] و آنها که به احکامی که خدا نازل کرده حکم نمی کنند، کافرند » یا در آیه بعدی آنان را ظالم و ستمگر دانسته است.
در گام بعدی مبارزه با طاغوت در مکتب انبیاء الهی بوضوح دیده می شود، مثلا زمانی که حضرت موسی (علیه السلام )مامور به رسالت الهی گشت، خداوند متعال او را امر به مبارزه با بزرگترین طاغوت، یعنی فرعون نمود و فرمود :«اذْهَبْ إِلي فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغي [ طه / ۲۴] اینک به سوی فرعون برو ، که او طغیان و سرکشی کرده است.» یا مبارزه با طاغوت در سیره اهل بیت (علیهم السلام) که همواره اسوه و الگوی شیعیان در هر زمانی بوده اند در تاریخ فراوان نقل شده، مثلا زمانی که امیر المومنین علی علیه السلام بعد از قبول حکومت، اقدام به عزل حکام ستمگر نمودند و فرمودند: «من برای یک روز هم نمی توانم اشخاص فاسد و ناشایست را بر جماعت مسلمین حکمروا ببینم.» [۱]همچنین عملکرد فرزند برومندشان حضرت اباعبدالله الحسین در برابر طاغوت زمان خویش بود، که همراه فرزندان و بهترین یاران خویش به جنگ برخاست و وقتی از ایشان خواستند تا با یزید بیعت کند، فرمودند:«لا والله لا أعطیهم بیدی إعطاء الذلیل و لا أفرّ فرار العبید؛[۲] نه به خدا قسم! همانند شخص ذلیل و خوار دست بیعت با شما نمیدهم و همچون بردگان از شما فرار نخواهم کرد.»
انقلاب اسلامی ایران، انقلابی متفاوت
انقلابی که در بهمن ماه سال ۵۷ در ایران به وقوع پیوست، انقلابی متفاوت از لحاظ بعد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و غیره بود که بهت و حیرت همگان را بر انگیخت. انقلابی که قدرت از دست مزدوران به دست عموم مردم رسیده بود، در صورتی که در انقلاب های دیگر، قدرت از یک ستمگر به دست قدرتمند دیگر می رسید.